زنان در مه غلیظی که چادر نام دارد زندگی خود را میگذرانن

زنان در مه غلیظی که چادر نام دارد، زندگی خود را می‌گذرانند. آنان از پشت سوراخی که در قسمت چشم‌ها باز می‌ماند، به آسمان و خورشید و مردم نگاه کرده و گویی از پشت میله‌های زندان، جهان پیرامون را می‌نگرند...
خورشید در کشورهای اسلامی درخشش خاصی دارد، نوری پاک همه جا می‌پراکند.
اما زنانی که زیر حجاب چادر، خود را پنهان می‌کنند، هرگز این نور را نمی‌بینند. دیدگان آن‌ها به تاریکی خو گرفته است.
به تاریکی درون شکم مادر، سپس سیاهی خانه‌ی پدری، آن‌گاه تیرگی منزل همسر و سرانجام تیرگیِ قبرشان در گورستان…

«کتاب جنس ضعیف | اوریانا فالاچی»
دیدگاه ها (۴)

هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ستحتی اگر خانه ی خدا خ...

این همه سال ...من فریاد کردم: زن!تو فریاد کردی: تن!.و من فرس...

به خیسی چمدانی که عازم سفر است...من از نگاه کلاغی.....؟؟؟!!!...

دلم میسوزد وقتی میبینم توی شهرداریحقوقآنهایی که جدول حل می ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط