براش نامه اومده بود

براش نامه اومده بود
همه میدونستن سالهاست منتظر نامه اس
نامه رو بهش دادن
نخونده مچالش کرد و بلند خندید که من منتظر هیچی نیستم...من یه ادم رها و ازادم و غم و غصه هیچی رو ندارم...
همه دور و برشو خالی کردن و تنهاش گذاشتن.فورا نامه رو باز کرد.
نخونده داشت اشک میریخت.
انگاری میدونست چی توش نوشته
توی اون نامه نوشته بود:سلام...بیخود منتظر نباش....من یه زندگی جدید دارم که تو اصلا توش جایی نداری....
دیدگاه ها (۸)

ادم های امروز برعکسن وقتی کهصادق و روراست باشیبی ریا باشیبرا...

کـاش وقتـے یکـے مےرفتــ فقـط خـودش نمےرفتــ••• یادش مےرفتــ ...

امشب شب رویایی تو بود و تو نبودی/ دردل همه سودای تو بود و تو...

رفت بدون خداحافظی....... حتی پلک های گل را اینه باران نکرد.....

🦋 wounded butterfly 🦋part 9کاغذو باز کرد و با دست خطی که دید...

تحت تعقیبپارت دومامروز هرچی معلم درس داد برای رنگ اول رو نفه...

گناهکار ) ۱۳۴ part زن پیر نگاه غمگینی بهش کرد تا اینکه همراه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط