عزیزه چشمهایمممم
عزیزه چشمهایمممم
من حســــــــــودم ...
حتی به بادی که موهایت رانوازش میکند
من حسودم
حتی به آفتابی که تنت را گرم میکند
و تو لباست را کم میکنی
و من نگران نگاه خورشیدم!
من حسودم حتی به دستانت
که گاه دست به سینه می ایستی!
احساس می کنم خودت را در آغوش گرفته ای
من حسودم به هر چشمی که تو را نگاه میکند
من حسودم به لبخند هایت!
از نثارشان به دیگران
من حسودم به هر چیزی که تو را حس می کند!!
من حســــــــــودم ...
حتی به بادی که موهایت رانوازش میکند
من حسودم
حتی به آفتابی که تنت را گرم میکند
و تو لباست را کم میکنی
و من نگران نگاه خورشیدم!
من حسودم حتی به دستانت
که گاه دست به سینه می ایستی!
احساس می کنم خودت را در آغوش گرفته ای
من حسودم به هر چشمی که تو را نگاه میکند
من حسودم به لبخند هایت!
از نثارشان به دیگران
من حسودم به هر چیزی که تو را حس می کند!!
۲.۷k
۱۹ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.