به دلیل زیاد بودن تایم این پارت
به دلیل زیاد بودن تایم این پارت
پارت به دو قسمت تقسیم میشه
(و دلیل اینکه این پارت و گذاشتم این بود که یکی از فالور ها هم خوب حمایت کرد از پستا و هر کدوم از پارت های فیکمون برا اون فالور عزیزمون این پارت و گذاشتم هنوزه که هنوزه میگم تا پارت ۵،۶،۷،۸ به بالای ۱۰ تا لایک نرسه پارت جدید ی نداریم)
سنجاب کوچولویه من پارت ۵/۹:
هیونجین رفت الکل سفارش داد تا اینکه هیونا بحس رو شروع کرد
هیونا:"خوب رئیس لینو اسمت چیه؟"
هان در حال الکل خوردن:"هان...هان جیسونگم"
هیونا:"خوش بختم منم هیونام(دست دراز کردن)"
هان:"میدونم(دست دادن)"
هیونا:"اصلا بهت نمیخوره(خیلی اروم)پسر مافیا باشی"
هان:"لینو این از کجا میدونه"
هیونا:"این نه این به درخت میگن من هیونام"
لینو:"هیونجین گفته هیونا تو ام بست کن"
هیونا:"والا من کاری ندارم باهاش خودشه که پرو بازی در میاره"
هان:"هی هیونا اجوما اینو بدون شاید ازم بزرگتر باشی ولی ازم قدرتمند تر و پولدار تر نیستی"
هیونا:" هی ببین...."
(لینو:پریدن وسط حرف هیونا)
لینو:"خوب دیگه بسته کم بحس کنید"
هیونا:"باشه عزیزم هی پسر اگه دیدی چیزی بهت نمیگم بهت مطمعن باش به خاطر لینوِ"
هان:"هه"
(دو ساعت بعد:بار)
لینو:"هی هان بسته همین الانشم هم مستی بیشتر از این نخور"
هان:"به تو چه...هر چقدر...دلم بخواد...میخورم...و یه چیز دیگه من....مست نیستم.. نگام کن....خیل خوب میتونم راه بر...(افتادن)"
لینو:"هی(گرفتن هان)"
لینو:"دیدی تو حتی رو پاهاتم نمیتونی وایسی"
هان:"به...تو...چه...خیل...هم...خوب...میتونم...الان..پاهام...پیچ...خورد"
لینو:"اره تو راست میگی....هیونا عزیزم هیونجین داداش من میرم باید رئیسم و ببرم خونه خیلی مسته"
هان:"من...مست....نی...ستم(تلو تلو خوردن)"
هیون:"باشه"
هیونا:"باشه رسیدی زنگ بزن"
لینو:"باش"
هان:"من...مست...نی...ستم"
لینو:"نیستی مست نیستی"
هیونا:"چرا همش به رئیسش توجه میکنه من دوست دخترشم منم مستم ولی اون رو برد خونه به جای اینکه منو ببره"
هیون:"هیونا بیا به خودت دروغ نگو هر دوتامون هم میدونیم تو مست نیستی بعدم لینو مگه گی که به هان حسودی میکنی"
هیونا:"بایسکشوال که هست"
هیون:"خوب به هر حال لینو به هر کسی زود پا نمیده تو اولین دوست دختر شی چرا باید بهت خیانت کنه؟"
هیونا:"خوب شاید یه هو هانم شد اولین دوست پسرش"
هیون:اهعععععع"
(لینو و هان رسیدن خونه)
لینو:"وایسا تا درو باز کنم برات یه دقیقه اینا وایسا"
(باز کردن در خونه)
لینو:"خوب بیا ببرمت بالا بیا رو کولم"
هان:"چرا؟"
لینو:"میخوام ببرمت رو تختت"
هان:"میخوای باهام سکس کنی؟"
لینو:"نه میخوام ببرمت رو تختت تا بخوابی"
هان:"اول میخوام برم حموم"
لینو: باشه"
هان:"تو اد ببریم"
لینو:"من چرا من؟"
هان:"چون تو بادیگارد منی"
ادامه در پارت بعد.
پارت به دو قسمت تقسیم میشه
(و دلیل اینکه این پارت و گذاشتم این بود که یکی از فالور ها هم خوب حمایت کرد از پستا و هر کدوم از پارت های فیکمون برا اون فالور عزیزمون این پارت و گذاشتم هنوزه که هنوزه میگم تا پارت ۵،۶،۷،۸ به بالای ۱۰ تا لایک نرسه پارت جدید ی نداریم)
سنجاب کوچولویه من پارت ۵/۹:
هیونجین رفت الکل سفارش داد تا اینکه هیونا بحس رو شروع کرد
هیونا:"خوب رئیس لینو اسمت چیه؟"
هان در حال الکل خوردن:"هان...هان جیسونگم"
هیونا:"خوش بختم منم هیونام(دست دراز کردن)"
هان:"میدونم(دست دادن)"
هیونا:"اصلا بهت نمیخوره(خیلی اروم)پسر مافیا باشی"
هان:"لینو این از کجا میدونه"
هیونا:"این نه این به درخت میگن من هیونام"
لینو:"هیونجین گفته هیونا تو ام بست کن"
هیونا:"والا من کاری ندارم باهاش خودشه که پرو بازی در میاره"
هان:"هی هیونا اجوما اینو بدون شاید ازم بزرگتر باشی ولی ازم قدرتمند تر و پولدار تر نیستی"
هیونا:" هی ببین...."
(لینو:پریدن وسط حرف هیونا)
لینو:"خوب دیگه بسته کم بحس کنید"
هیونا:"باشه عزیزم هی پسر اگه دیدی چیزی بهت نمیگم بهت مطمعن باش به خاطر لینوِ"
هان:"هه"
(دو ساعت بعد:بار)
لینو:"هی هان بسته همین الانشم هم مستی بیشتر از این نخور"
هان:"به تو چه...هر چقدر...دلم بخواد...میخورم...و یه چیز دیگه من....مست نیستم.. نگام کن....خیل خوب میتونم راه بر...(افتادن)"
لینو:"هی(گرفتن هان)"
لینو:"دیدی تو حتی رو پاهاتم نمیتونی وایسی"
هان:"به...تو...چه...خیل...هم...خوب...میتونم...الان..پاهام...پیچ...خورد"
لینو:"اره تو راست میگی....هیونا عزیزم هیونجین داداش من میرم باید رئیسم و ببرم خونه خیلی مسته"
هان:"من...مست....نی...ستم(تلو تلو خوردن)"
هیون:"باشه"
هیونا:"باشه رسیدی زنگ بزن"
لینو:"باش"
هان:"من...مست...نی...ستم"
لینو:"نیستی مست نیستی"
هیونا:"چرا همش به رئیسش توجه میکنه من دوست دخترشم منم مستم ولی اون رو برد خونه به جای اینکه منو ببره"
هیون:"هیونا بیا به خودت دروغ نگو هر دوتامون هم میدونیم تو مست نیستی بعدم لینو مگه گی که به هان حسودی میکنی"
هیونا:"بایسکشوال که هست"
هیون:"خوب به هر حال لینو به هر کسی زود پا نمیده تو اولین دوست دختر شی چرا باید بهت خیانت کنه؟"
هیونا:"خوب شاید یه هو هانم شد اولین دوست پسرش"
هیون:اهعععععع"
(لینو و هان رسیدن خونه)
لینو:"وایسا تا درو باز کنم برات یه دقیقه اینا وایسا"
(باز کردن در خونه)
لینو:"خوب بیا ببرمت بالا بیا رو کولم"
هان:"چرا؟"
لینو:"میخوام ببرمت رو تختت"
هان:"میخوای باهام سکس کنی؟"
لینو:"نه میخوام ببرمت رو تختت تا بخوابی"
هان:"اول میخوام برم حموم"
لینو: باشه"
هان:"تو اد ببریم"
لینو:"من چرا من؟"
هان:"چون تو بادیگارد منی"
ادامه در پارت بعد.
۵.۸k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.