پارت 7
پارت 7
+نشستیم شراب خوردیم همه مست بودند غیر از منو دختر خالم ساعت یک شب بود که رفتم بخوابم
فردا صبح
او ملیسا زنگ زد
÷هلن باید از اون جهنم دره بیای بیرون (داد ترس)
+منظورت چیه (خوابالو)
÷پدرت میخواد مجبورت کنه با یکی ازدواج کنی (عصبی)
+مبدونستم اشغال(اروم) درمورد اون طرف اطلاعات جمع کن
÷ولی
+همین که گفتم ÷نقشه داری
+اره نقشم اینه...(فکردید میگم بمونید در خماری 😈😈)
÷خیلی ریسک دار مطمئنی
+اره
÷خب خدافظ
+وایسا
÷چی
+پدرم به این زودیا ها دست از سر من برنمیداره یادت رفته بودیم بار و قمار کردم با جوکر
÷اره
+جوکر به من باخت و قرار شد هرکاری میخوام انجام بده
÷خب
+برو پیشش بهش بگو که باید با من قراردادی قرار بزاره
÷قطعا قبول نمیکنه
+باید قبول کنه اون باخته
÷باشه
+خدافظ
ویو ملیسا
رفتم به دخترا گفتم اونها هم قبول کردن تینا قرار شد باا جوکر بعد از ظهر
چند مین بعد
☆بچه ها جوکر قبول کرد ولی گفت که باید داخل عمارت اون باشه
×چی نه خیلی خطرناکه
☆وای مجبوریم
×نه نیست
÷کافی (داد) ما میریم به عمارت جوکر بخاطر هلن
ایزابل کل بادیگار هارو اماده کن
×کل بادیگاردا زیاد نیست(دوهزارتا بادیگار دارن البته برای رفتن به جاهای دیگه)
÷نه اون خطرناکه نصف بادیگارد ها با ما میان نصف دیگشون گوش به فرمان میمونن
×باش
من بالاخره برگشتم ببخشید اگه کم ولی مریض شدم و اصلا حال ندارم نیم ساعت دیگه هم یک پارت از زندگی در قلب نور میزارم
شرایط ۶لایک ۸کامنت
+نشستیم شراب خوردیم همه مست بودند غیر از منو دختر خالم ساعت یک شب بود که رفتم بخوابم
فردا صبح
او ملیسا زنگ زد
÷هلن باید از اون جهنم دره بیای بیرون (داد ترس)
+منظورت چیه (خوابالو)
÷پدرت میخواد مجبورت کنه با یکی ازدواج کنی (عصبی)
+مبدونستم اشغال(اروم) درمورد اون طرف اطلاعات جمع کن
÷ولی
+همین که گفتم ÷نقشه داری
+اره نقشم اینه...(فکردید میگم بمونید در خماری 😈😈)
÷خیلی ریسک دار مطمئنی
+اره
÷خب خدافظ
+وایسا
÷چی
+پدرم به این زودیا ها دست از سر من برنمیداره یادت رفته بودیم بار و قمار کردم با جوکر
÷اره
+جوکر به من باخت و قرار شد هرکاری میخوام انجام بده
÷خب
+برو پیشش بهش بگو که باید با من قراردادی قرار بزاره
÷قطعا قبول نمیکنه
+باید قبول کنه اون باخته
÷باشه
+خدافظ
ویو ملیسا
رفتم به دخترا گفتم اونها هم قبول کردن تینا قرار شد باا جوکر بعد از ظهر
چند مین بعد
☆بچه ها جوکر قبول کرد ولی گفت که باید داخل عمارت اون باشه
×چی نه خیلی خطرناکه
☆وای مجبوریم
×نه نیست
÷کافی (داد) ما میریم به عمارت جوکر بخاطر هلن
ایزابل کل بادیگار هارو اماده کن
×کل بادیگاردا زیاد نیست(دوهزارتا بادیگار دارن البته برای رفتن به جاهای دیگه)
÷نه اون خطرناکه نصف بادیگارد ها با ما میان نصف دیگشون گوش به فرمان میمونن
×باش
من بالاخره برگشتم ببخشید اگه کم ولی مریض شدم و اصلا حال ندارم نیم ساعت دیگه هم یک پارت از زندگی در قلب نور میزارم
شرایط ۶لایک ۸کامنت
۳۷۲
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.