پیرمردی

پیرمردی
هر روز تو محله می دید پسرکی با کفش های پاره و پای برهنه با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد
روزی رفت یه کتانی نو خرید و اومد و به پسرک گفت بیا این کفشا رو بپوش پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟
پیرمرد لبش را گزید و گفت: نه من تو کاره پرورشه خرگوشم
یه خرگوش تو خونه دارم که سیگار میکشه میخوای ببینیش؟؟
پسر بچه هم با خوشحالی قبول کرد
بله درست حدس زدین
اون پیرمرد یه بچه باز قهار بود!!!
که گند زد تو داستان آموزنده ما.......

بیشعور نخند خرگوش دوست داری یا نه؟؟ ✌
دیدگاه ها (۳۰)

کولر میکده دیشب ابداً باد نداشتناز شیرینِ همان میکده فرهاد ...

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺩﯾﻦ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺩﺑﯿﺮﻡ ﮔﻔﺘﻢ :ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﺮﻡ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ؟ ...

#cheshm#sagdar#axe#khodam#hastamحوصلم پوکید،پ کجان دوستام......

#Tshirt#Iran#arya#هر-مذهبی-دارم-اول-یک-انسانممیراث ایرانمسام...

black flower(p,227)

لایک و کامنت یادتون نره

پارت 7مافیایی مخفی🖤🌕کوک:تو عمارت بهت میگم ا/ت:باشه میدونم ال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط