وقتی بهشون میگی ازت متنفرم☆به عنوان دوست پسرت☆(علامت ا/ت+
وقتی بهشون میگی ازت متنفرم☆به عنوان دوست پسرت☆(علامت ا/ت+ علامت اعضا-)
(چان)
چند ساعت باهات صحبت نمیکنه و تو اتاقش میشینه و تو هم داشتی با گوشیت ور میرفتی
اومد پیشت بغلت کرد و با صدای کیوتش قربون صدقت میرفت
-عزیزم! عشقم...! ا/ت! چرا متنفری؟
+اقای کریس! گفتم ولش کن دیگهههه
(لینو)
وقتی بهش گفتی اونم بهت فحش ناموس داد که اخرم خندت گرفت
-چرا میخندی؟! گوه میخوری!
+نمیدونستم انقدر فحش بلد باشی... اما از تو بعید نیس... خیلی منحرفی برادر
اخرم اشتی کردید
(چانگبین)
ایشون خیلی عاشفت بود که وقتی اونو گفتی گریش گرفت و رفت تو اتاقش
+برادر... مرد مگه گریه میکنه؟
-یه مرد وقتی کراشش بهش میگه ازش متنفره چیکار میکنه؟!
+گریه... وایسا... من بهت گفتم متنفرم... چیییی؟!
-ابلفضل... خدایا خودت کمکم کن.....
(هیونجین)
ایشون خندید و بهت نگاه کرد
-به عنم... من وقتی فلیکسو دارم!
بهش نگاهتو دادی و خندیدی
+خوبه برو پیش خودش...
پاشد رفت پیشه فلیکس و شروع کرد به بوسیدنش.
(هان)
خودشو برات کیوت کرد و صداشو کیوت کرد
-چرااا؟ بیبی! چرا؟
+چون....
از شدت کیوتیش نتونستی بگی دوسش نداری پس هیچی نگفتی...
+ولش کن... دوست دارم...
-منم دوست دارم بیبی!
(فلیکس)
پوزخندی شیطانی زد و خندید که باعث شد تعجب کنی
-ولی فکر نکنم از اتفاقایی که شب می افته بدت بیاد...
+گی خوردم.... دوست دارم... ببخشید
-آفرین بشه ی من...
(سونگمین)
ایشون ری اکشنی نشون نداد و تو داشتی نگاهش میکردی که یهو چند تا قطره ی اشک روی صورتش جاری شد که باعث شد دلت براش بسوزه
+ببخشید... عشقم... من عاشقتم باشه؟ گریه نکن
بغلت کرد
-یه باره دیگه اون حرف رو بزنی... تو شب باید جوابگو باشی...
(جونگین)
هیچی نگفت اما شب که خاستی بخابی اومد پیشت
-الان باید انتقام بگیرم...
پوزخندی زد و شروع کرد که دکمه های لباستو باز کنه و همچنین برای خودش رو، اومد و شروع به بوسیدنت کرد
+جون... جونگین... غلط کردم... ولم کن...
-تا جایی که میتونی ناله کن.. بعد ولت میکنم...
و ادامه داد
(چان)
چند ساعت باهات صحبت نمیکنه و تو اتاقش میشینه و تو هم داشتی با گوشیت ور میرفتی
اومد پیشت بغلت کرد و با صدای کیوتش قربون صدقت میرفت
-عزیزم! عشقم...! ا/ت! چرا متنفری؟
+اقای کریس! گفتم ولش کن دیگهههه
(لینو)
وقتی بهش گفتی اونم بهت فحش ناموس داد که اخرم خندت گرفت
-چرا میخندی؟! گوه میخوری!
+نمیدونستم انقدر فحش بلد باشی... اما از تو بعید نیس... خیلی منحرفی برادر
اخرم اشتی کردید
(چانگبین)
ایشون خیلی عاشفت بود که وقتی اونو گفتی گریش گرفت و رفت تو اتاقش
+برادر... مرد مگه گریه میکنه؟
-یه مرد وقتی کراشش بهش میگه ازش متنفره چیکار میکنه؟!
+گریه... وایسا... من بهت گفتم متنفرم... چیییی؟!
-ابلفضل... خدایا خودت کمکم کن.....
(هیونجین)
ایشون خندید و بهت نگاه کرد
-به عنم... من وقتی فلیکسو دارم!
بهش نگاهتو دادی و خندیدی
+خوبه برو پیش خودش...
پاشد رفت پیشه فلیکس و شروع کرد به بوسیدنش.
(هان)
خودشو برات کیوت کرد و صداشو کیوت کرد
-چرااا؟ بیبی! چرا؟
+چون....
از شدت کیوتیش نتونستی بگی دوسش نداری پس هیچی نگفتی...
+ولش کن... دوست دارم...
-منم دوست دارم بیبی!
(فلیکس)
پوزخندی شیطانی زد و خندید که باعث شد تعجب کنی
-ولی فکر نکنم از اتفاقایی که شب می افته بدت بیاد...
+گی خوردم.... دوست دارم... ببخشید
-آفرین بشه ی من...
(سونگمین)
ایشون ری اکشنی نشون نداد و تو داشتی نگاهش میکردی که یهو چند تا قطره ی اشک روی صورتش جاری شد که باعث شد دلت براش بسوزه
+ببخشید... عشقم... من عاشقتم باشه؟ گریه نکن
بغلت کرد
-یه باره دیگه اون حرف رو بزنی... تو شب باید جوابگو باشی...
(جونگین)
هیچی نگفت اما شب که خاستی بخابی اومد پیشت
-الان باید انتقام بگیرم...
پوزخندی زد و شروع کرد که دکمه های لباستو باز کنه و همچنین برای خودش رو، اومد و شروع به بوسیدنت کرد
+جون... جونگین... غلط کردم... ولم کن...
-تا جایی که میتونی ناله کن.. بعد ولت میکنم...
و ادامه داد
۱۳.۲k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.