اشعارمصیبتشام

#اشعار_مصیبت_شام
خیال کن سر نی آفتاب هم باشد

نگاه زینب تو بی نقاب هم باشد

خیال کن که رقیه چه میکشد بی تو

سوال هاش اگر بی جواب هم باشد

به قول طشت طلا؛ باز هم چو خورشید است

سر حسین اگر در حباب هم باشد

جنون آتش و آب است و در دل زینب

کباب هیچ اگر که شراب هم باشد

کباب هیچ، شراب به جام ها هم هیچ

خیال کن که به مجلس رباب هم باشد

شراب، پشت کباب و طناب دست رباب

و آخر همه توزیع آب هم باشد
دیدگاه ها (۳)

#ورود_به_شامخنده بر پاره گریبانی مان می کردندخنده بر بی سر و...

بر مشامم میرسد هر جمعه بوی انتظاربر دلم ترسم بماند آرزوی وصل...

#حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام بگو که مرثـیه ی شهر شام را چه کن...

طواف طفل سه ساله چقدردیدن داشت. صدای ناله لبیک او شنیدن داشت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط