پارت دهم و آخر رمان
پارت دهم و آخر رمان
عشق بد ♀️⛓️
گرمی زنگ زد به میره و ماجرا رو گفت چون میره و جیهوپ باهم زن و شوهر بودن
جیهوپ از این طرف گرمی و میره از اون طرف شوگا رو اذیت میکرد
میره تعریف کرد که با شوگا ..... اینجوری داستان گفت بعد گفت
میره:بیخیال جیهوپ
گرمی :وا
و گوشی رو قطع کرد
اون شب.....
جیهوپ گرمی رو دزدید ..🙁😣
و اون رو به پیش آقای کیم برد و آقای کیم با افرادش تج..او..ز بدی به اون کردن😭
ولی شوگا این موضوع رو فهمید و چون نه جیمین بود نه مری ای وارد عمل شد و بادیگارد هاش رو فرستاد تا گرمی رو نجات بدن اون ها جنگیدن و همشون گشته شدن و گرمی همون جور موند اونجا آقای کیم و هوپی هم قرار کردند
مری خواهر گرمی موضوع رو فهمید و رفت اونجا
مری:وای نه چیشده با«جیغ»
گرمی :اهههه..ممم
مری:تکون نخور
همه جا پر از خونه چه اتفاقی برات افتاده
مری گرمی رو به خونه برد و تا آخر عمر دیگه نزاشت که گرمی با پسر ها این ور رو اون ور بره
و پــــایـــان
امیدوارم خوشتون اومده باشه♀️⛓️
عشق بد ♀️⛓️
گرمی زنگ زد به میره و ماجرا رو گفت چون میره و جیهوپ باهم زن و شوهر بودن
جیهوپ از این طرف گرمی و میره از اون طرف شوگا رو اذیت میکرد
میره تعریف کرد که با شوگا ..... اینجوری داستان گفت بعد گفت
میره:بیخیال جیهوپ
گرمی :وا
و گوشی رو قطع کرد
اون شب.....
جیهوپ گرمی رو دزدید ..🙁😣
و اون رو به پیش آقای کیم برد و آقای کیم با افرادش تج..او..ز بدی به اون کردن😭
ولی شوگا این موضوع رو فهمید و چون نه جیمین بود نه مری ای وارد عمل شد و بادیگارد هاش رو فرستاد تا گرمی رو نجات بدن اون ها جنگیدن و همشون گشته شدن و گرمی همون جور موند اونجا آقای کیم و هوپی هم قرار کردند
مری خواهر گرمی موضوع رو فهمید و رفت اونجا
مری:وای نه چیشده با«جیغ»
گرمی :اهههه..ممم
مری:تکون نخور
همه جا پر از خونه چه اتفاقی برات افتاده
مری گرمی رو به خونه برد و تا آخر عمر دیگه نزاشت که گرمی با پسر ها این ور رو اون ور بره
و پــــایـــان
امیدوارم خوشتون اومده باشه♀️⛓️
۲.۸k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.