ارباب خشن من
ارباب خشن من
#Part17
+چ..ی تو تو اینجا چی کار میکنی
_دلم برات تنگ شده بود (بغض )
£وایستا ببینم شما هم دیگرو میشناسین؟
_عاره
+برو اونور میخوام برم
_مگه اینکه از روی جنازم رد بشی
+گفتم برو اونور مرتیکه
£وایستا موضوع چیه مغزم گوز پیچ شد
_ما قبلا باهم
+ساکت شو گفتم برو اونور میخوام برم (داد )
_ تو نمتونی منو عاشق خودت کنی و تنهام بزاری در صورتی که حتی یک کلمه هم ازم نشنیدی
£تهیونگ بیا بشین بچه بازی در نیار رو راست بگین چی شده (پفو فیلشم بغلشه)
_من و تهیونگ باهم رابطه داریم
+داشتیم
_داریم میای خونه ی من
+نمیخوام و نمیام
£موضوع داره ناموسی میشه
+_ خیلی خری (هم زمان گفتن )
£خخخخ تنهاتون میزارم عاشقا (کونشو کرد رفت )
+اون رفت دلیلی نمیبینم بمونم منم میرم فعلا
تا اومدم بلند شم دستمو کشید و یک بغل گرم بهم هدیه داد
+وایستا ببینم
تو سیگار میکشی؟
_ار..ه
+ترکش میکنی (عصبی )
_واسه کی مهمه (بی خیال )" مننننن پد صگ برای من مهمه"
+اگر مهم نبود نمی گفتم
_جدی ؟
+باهات شوخی ندارم
اومد و لبشو روی گردنم گذاشت
_دلم برای این بو تنگ شده بود خیلی زیاد (یک قطره اشک از چشمش میچکه)
+صبر کن صبر کن ببینم نباید گریه کنی
محکم توی بغلم فشارش دادم
_تنهام نزار تو همه کسه منی (گریه )
یک شب نشد بدون فکرت بخوابم عاح حتی اصلا خواب نداشتم
بیا بیا باید باهم حرف بزنیم
#Part17
+چ..ی تو تو اینجا چی کار میکنی
_دلم برات تنگ شده بود (بغض )
£وایستا ببینم شما هم دیگرو میشناسین؟
_عاره
+برو اونور میخوام برم
_مگه اینکه از روی جنازم رد بشی
+گفتم برو اونور مرتیکه
£وایستا موضوع چیه مغزم گوز پیچ شد
_ما قبلا باهم
+ساکت شو گفتم برو اونور میخوام برم (داد )
_ تو نمتونی منو عاشق خودت کنی و تنهام بزاری در صورتی که حتی یک کلمه هم ازم نشنیدی
£تهیونگ بیا بشین بچه بازی در نیار رو راست بگین چی شده (پفو فیلشم بغلشه)
_من و تهیونگ باهم رابطه داریم
+داشتیم
_داریم میای خونه ی من
+نمیخوام و نمیام
£موضوع داره ناموسی میشه
+_ خیلی خری (هم زمان گفتن )
£خخخخ تنهاتون میزارم عاشقا (کونشو کرد رفت )
+اون رفت دلیلی نمیبینم بمونم منم میرم فعلا
تا اومدم بلند شم دستمو کشید و یک بغل گرم بهم هدیه داد
+وایستا ببینم
تو سیگار میکشی؟
_ار..ه
+ترکش میکنی (عصبی )
_واسه کی مهمه (بی خیال )" مننننن پد صگ برای من مهمه"
+اگر مهم نبود نمی گفتم
_جدی ؟
+باهات شوخی ندارم
اومد و لبشو روی گردنم گذاشت
_دلم برای این بو تنگ شده بود خیلی زیاد (یک قطره اشک از چشمش میچکه)
+صبر کن صبر کن ببینم نباید گریه کنی
محکم توی بغلم فشارش دادم
_تنهام نزار تو همه کسه منی (گریه )
یک شب نشد بدون فکرت بخوابم عاح حتی اصلا خواب نداشتم
بیا بیا باید باهم حرف بزنیم
- ۹.۳k
- ۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط