بیشتر از همه گفتی؛ نه!
بیشتر از همه گفتی؛ نه!
راهم را مثل کودکان بستی
نه با چشم، تسکینم دادی
نه کار قلبم را آسان کردی
خونم را
به گردن خودم انداختی
چهره ام را
در قاب عکس تنها گذاشتی
حالا؛
نه ماهی ام، نه پرنده، نه میوه!
چون بید،
خودم برای خودم سر تکان می دهم
.
#ادریس_بختیاری
راهم را مثل کودکان بستی
نه با چشم، تسکینم دادی
نه کار قلبم را آسان کردی
خونم را
به گردن خودم انداختی
چهره ام را
در قاب عکس تنها گذاشتی
حالا؛
نه ماهی ام، نه پرنده، نه میوه!
چون بید،
خودم برای خودم سر تکان می دهم
.
#ادریس_بختیاری
۲۵۴
۳۰ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.