وانشات بومگیو
وانشات بومگیو
•
•
•
وقتی تو اوج ناراحتیه و کنارشی
آروم روی تختت نشسته بودی و برای استراحت کردن آماده میشدی که گوشیت زنگ خورد
بومگیو بود
گوشیو برداشتی و جواب دادی
-یوبوسیو؟
+میشه بیای پیشم؟
صداش بغضی بود پس سریع یه بله گفتی ،گوشیو قطع کردی و رفتی پیشش
رمزشو بلد بودی پس وارد خونش شدی و صحنه ای که دیدی؟
مردت روی زمین خودشو بغل کرده بود و میلرزید و گریه میکرد و کلی شیشه سوجو دورش بود
تا دیدیش کل بدنت لرزید،حسابی ترسیده بودی،پسری که همیشه برات تموم خندشو گذاشته حالا یه گوشه نشسته و داره گریه میکنه
فورا در و بستی و دویدی سمتش،سوجو هارو جمع کردی و گذاشتی کنار
دستای بومگیو رو گرفتی و بهش بوسه زدی،توی این مدتی که تو اومدی،فقط جز صدای گریه هیچی ازش نشنیدی.
چشماش قرمز،صورتش زرد،همچی داد میزد که مردت حالش خوب نیست
بغلش کردی موهاشو بوسیدی.
-بومگیو،میتونی بهم بگی چی انقدر حالتو بد کرده،جون خودم و خودتو قسم میخورم که هرکاری میکنم تا کمکت کنم و حالتو خوب کنم
با صدای ضعیف و گرفتهاش گفت:
+میخوای حالمو خوب کنی؟محکم تر بغلم کن،بیشتر ببوسم....
دستاتو دو طرف صورتش گذاشتی و اروم لباتو گذاشتی روی لباش
اولش هیچ ریکشنی نداد ولی بعد یه پوزخند زد و پشت سرتو گرفت و بوسه رو ادامه داد
نفساتون گرفت،پس بوسه رو متوقف کردین که متوجه شدی بومگیو حالش بهتر شده،نفساشون اروم و از چشماش آرامش میبارید
-خوشحالم حالت بهتر شد کوچولوم
+ممنونم که حالمو خوب کردی:) عاشقتم....
•
•
•
وقتی تو اوج ناراحتیه و کنارشی
آروم روی تختت نشسته بودی و برای استراحت کردن آماده میشدی که گوشیت زنگ خورد
بومگیو بود
گوشیو برداشتی و جواب دادی
-یوبوسیو؟
+میشه بیای پیشم؟
صداش بغضی بود پس سریع یه بله گفتی ،گوشیو قطع کردی و رفتی پیشش
رمزشو بلد بودی پس وارد خونش شدی و صحنه ای که دیدی؟
مردت روی زمین خودشو بغل کرده بود و میلرزید و گریه میکرد و کلی شیشه سوجو دورش بود
تا دیدیش کل بدنت لرزید،حسابی ترسیده بودی،پسری که همیشه برات تموم خندشو گذاشته حالا یه گوشه نشسته و داره گریه میکنه
فورا در و بستی و دویدی سمتش،سوجو هارو جمع کردی و گذاشتی کنار
دستای بومگیو رو گرفتی و بهش بوسه زدی،توی این مدتی که تو اومدی،فقط جز صدای گریه هیچی ازش نشنیدی.
چشماش قرمز،صورتش زرد،همچی داد میزد که مردت حالش خوب نیست
بغلش کردی موهاشو بوسیدی.
-بومگیو،میتونی بهم بگی چی انقدر حالتو بد کرده،جون خودم و خودتو قسم میخورم که هرکاری میکنم تا کمکت کنم و حالتو خوب کنم
با صدای ضعیف و گرفتهاش گفت:
+میخوای حالمو خوب کنی؟محکم تر بغلم کن،بیشتر ببوسم....
دستاتو دو طرف صورتش گذاشتی و اروم لباتو گذاشتی روی لباش
اولش هیچ ریکشنی نداد ولی بعد یه پوزخند زد و پشت سرتو گرفت و بوسه رو ادامه داد
نفساتون گرفت،پس بوسه رو متوقف کردین که متوجه شدی بومگیو حالش بهتر شده،نفساشون اروم و از چشماش آرامش میبارید
-خوشحالم حالت بهتر شد کوچولوم
+ممنونم که حالمو خوب کردی:) عاشقتم....
- ۸.۴k
- ۰۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط