چند پارتی
چند پارتی
اسم:آخرین قهر
part:پایانی
ویو بعد از ظهر
هان:ا.ت بیدار شو ساعت ۴ بعد از ظهره
ا.ت:ولم کن بزار بخوابممممم
هان:پاشو برو دست و صورتت رو بشور برات سورپرایز دارم
ا.ت:حتما مثل سریع های قبل برام چند تا کیسه خوراکی گرفتی
هان:نه برو دست و صورتت رو بشور بدو بعد یه لباس خوب بپوش
ا.ت: باشه برو گمشو بیرون
هان:چطوری میتونی به منِ سنجاب بگی برو گمشو
ا.ت:واییییی من رفتم دستشویی
ویو ا.ت
از دستشویی برگشتم و یه لباس خوب پوشیدم یکم هم آرایش کردم که صدای هان بلند شد
هان:بیا بیرون دیگههه
ا.ت:اومدم
درو واکردم که هان با یه چشم بند اومد پیشم
هان:اینو بزار رو چشمات
ا.ت:واقعا لازمه
هان:آره
چشم بند رو زدم رو چشمام و هان دستم رو گرفته بود تا به جایی نخورم که یهو گفت وایسم
هان:وایسا
ا.ت:خب حالا چشم بندم رو در بیارم
هان:آره
چشم بندم رو در اوردم که نور زد تو صورتم اولش داشتم کور میشدم ولی بعدش خوب شد که چشمم به یه کیک غول پیکر افتاد
هان:خوشت اومد
ا.ت:مگه میشه خوشم نیادددددددد(خنده)
ا.ت:حالا از کجا این فکر به ذهنت رسید
هان:خودت گفتی
فلش بک اون زمان
ا.ت:هان
هان:جونم
ا.ت:اگه یه روزی باهات قهر کردم میشه برای اینکه اشتی کنم یه کیک بزرگ بگیری
هان:باشه
ا.ت:مرسیییی
پایان فلش بک
ا.ت:از کجا یادت اومد من خودم فراموش کردم
هان:حالا آشتی میکنی
ا.ت:من قهر نبود
هان:که قهر نبودی الان دهنتو سرویس میکنم (قل قلکش داد)
ا.ت:واییییییییییی.. نکن ....قلط کردمممم
هان:افرین(خنده)
پایان
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #اگوست_دی #یونگی #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جنگکوک #استری_کیدز #فلیکس #هیونجین #هان #چان #چانگبین #لینو #سونگمین #جونگین #کیپاپ #کیدراما #بلک_پینک #جیسو #جنی #لیسا #رزی #اکسو #تی_اکس_تی
اسم:آخرین قهر
part:پایانی
ویو بعد از ظهر
هان:ا.ت بیدار شو ساعت ۴ بعد از ظهره
ا.ت:ولم کن بزار بخوابممممم
هان:پاشو برو دست و صورتت رو بشور برات سورپرایز دارم
ا.ت:حتما مثل سریع های قبل برام چند تا کیسه خوراکی گرفتی
هان:نه برو دست و صورتت رو بشور بدو بعد یه لباس خوب بپوش
ا.ت: باشه برو گمشو بیرون
هان:چطوری میتونی به منِ سنجاب بگی برو گمشو
ا.ت:واییییی من رفتم دستشویی
ویو ا.ت
از دستشویی برگشتم و یه لباس خوب پوشیدم یکم هم آرایش کردم که صدای هان بلند شد
هان:بیا بیرون دیگههه
ا.ت:اومدم
درو واکردم که هان با یه چشم بند اومد پیشم
هان:اینو بزار رو چشمات
ا.ت:واقعا لازمه
هان:آره
چشم بند رو زدم رو چشمام و هان دستم رو گرفته بود تا به جایی نخورم که یهو گفت وایسم
هان:وایسا
ا.ت:خب حالا چشم بندم رو در بیارم
هان:آره
چشم بندم رو در اوردم که نور زد تو صورتم اولش داشتم کور میشدم ولی بعدش خوب شد که چشمم به یه کیک غول پیکر افتاد
هان:خوشت اومد
ا.ت:مگه میشه خوشم نیادددددددد(خنده)
ا.ت:حالا از کجا این فکر به ذهنت رسید
هان:خودت گفتی
فلش بک اون زمان
ا.ت:هان
هان:جونم
ا.ت:اگه یه روزی باهات قهر کردم میشه برای اینکه اشتی کنم یه کیک بزرگ بگیری
هان:باشه
ا.ت:مرسیییی
پایان فلش بک
ا.ت:از کجا یادت اومد من خودم فراموش کردم
هان:حالا آشتی میکنی
ا.ت:من قهر نبود
هان:که قهر نبودی الان دهنتو سرویس میکنم (قل قلکش داد)
ا.ت:واییییییییییی.. نکن ....قلط کردمممم
هان:افرین(خنده)
پایان
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #اگوست_دی #یونگی #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جنگکوک #استری_کیدز #فلیکس #هیونجین #هان #چان #چانگبین #لینو #سونگمین #جونگین #کیپاپ #کیدراما #بلک_پینک #جیسو #جنی #لیسا #رزی #اکسو #تی_اکس_تی
۱۰.۰k
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.