شهرزاد را دیدی
شهرزاد را دیدی
عشق زندگیش را گرفتند...
سکوت را شایسته دانست..
زندگی به رنگ اجبار را به او بخشیدند
سکوت کرد...
تحقیر را با او آشنا کردند...
دم نزد..
اما...
امیدش را که گرفتند...
شکست..
عشق و زندگی و خوشی و هر چیز که داری را هم
که ببازی..
امیدت که باشد میتوانی از نو بسازی...
اما..
وای به روزی که امیدت را بگیرند..
بی امید..
تمام خواهی شد...
هرگز..
امیدت را به کسی نبند...
"نرگس بختیاری"
عشق زندگیش را گرفتند...
سکوت را شایسته دانست..
زندگی به رنگ اجبار را به او بخشیدند
سکوت کرد...
تحقیر را با او آشنا کردند...
دم نزد..
اما...
امیدش را که گرفتند...
شکست..
عشق و زندگی و خوشی و هر چیز که داری را هم
که ببازی..
امیدت که باشد میتوانی از نو بسازی...
اما..
وای به روزی که امیدت را بگیرند..
بی امید..
تمام خواهی شد...
هرگز..
امیدت را به کسی نبند...
"نرگس بختیاری"
۲.۳k
۲۲ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.