بیا دیگر حضرت پاییز...
بیا دیگر حضرت پاییز...
جان آن مهر پر خاطراتت بیا
به خاطر آن آبان بی روح و إذر سردت
بیا تا ببافم رج به رج خاطراتت را در گوشه ی ذهنم....
بیا تا یک روز بارانی خلوت را تنهایی زیر آسمانت به سرببرم
شاید هم دست در دست یار با شعرهای حافظ موسیقی خش خش برگهایت را به خاطر بسپرم
وقت خدا حافظی یک انار و یک برگ بدهد دستم و در گوشم
زمزمه های شاعرانه بکند و من عاشق ترین دختر پاییز شوم....
ببارو ببارو ببار....
و مارا به حافظه ی خیس خیابان ها بسپار
جان ما بیا....
دلمان برای عاشقی کردن تنگ شده......
👤 نیلا_آوان
جان آن مهر پر خاطراتت بیا
به خاطر آن آبان بی روح و إذر سردت
بیا تا ببافم رج به رج خاطراتت را در گوشه ی ذهنم....
بیا تا یک روز بارانی خلوت را تنهایی زیر آسمانت به سرببرم
شاید هم دست در دست یار با شعرهای حافظ موسیقی خش خش برگهایت را به خاطر بسپرم
وقت خدا حافظی یک انار و یک برگ بدهد دستم و در گوشم
زمزمه های شاعرانه بکند و من عاشق ترین دختر پاییز شوم....
ببارو ببارو ببار....
و مارا به حافظه ی خیس خیابان ها بسپار
جان ما بیا....
دلمان برای عاشقی کردن تنگ شده......
👤 نیلا_آوان
۳.۲k
۲۲ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.