روز ابراهم را ددم

يك روز ابراهيم را ديدم ...
با يك عصای زير بغل در كوچه راه ميرفت و به آسمان نگاه ميكرد.سرش را پايين انداخت.رفتم جلو پرسيدم:چيزی شده آقا ابرام؟؟؟!!
اول جواب نمي داد ولي با اصرار من گفت : هر روز تا اين موقع يكی از بنده های خدا به من مراجعه ميكرد،هر طور مي شد مشكلشو حل ميكرديم.
اما امروز از صبح كسی به من مراجعه نكرده،ميترسم نكنه كاری كرده باشم كه خدا توفيق خدمت رو از من گرفته باشه

علمدار کمیل #شهید_ابراهیم_هادی
دیدگاه ها (۱)

ابراهیم میگفت😊قبل از اینکه آدم محتاج به شما رو بیندازددستش ر...

همراه ابراهیم راه می رفتیم....رسیدیم جلوی یک کوچه، بچه ها مش...

اینستاگرام هم شده قوز بالای قوز ، کشورهای غربی درحال تولید م...

🔮 خبر خوش سید ابراهیم رئیسی برای مردم خوزستان 🔹️رئیس جمهور م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط