سناریو
#سناریو
وقتی لیوان از دستت میوفته و میشکنه
نامی : عزیزم خوبی؟؟چیزیت نشد؟؟میخوای یکم حرف بزنیم؟؟
جین : تو دستت میلرزه؟؟وای خدای من تو نباید به هندسامت بگی استرس داری؟
جیهوپ : عشقم مراقب باش برو بیرون از آشپزخونه خودم جمع میکنم.
شوگا : کدوم احمقی جرعت کرده پیشی کوچولوم و آنقدر اذیت کنه که استرس بگیره و دستش بلرزه؟؟
جیمین : موچی کوچولوم اگر مشکلی هست بهم بگو باهم حلش کنیم
تهیونگ : عه عه حواست باشه اگر صدمه میدیدی چی میشد؟؟
کوک : اگ بلای سرت میومت من چیکار میکردم؟ برو اونور
وقتی لیوان از دستت میوفته و میشکنه
نامی : عزیزم خوبی؟؟چیزیت نشد؟؟میخوای یکم حرف بزنیم؟؟
جین : تو دستت میلرزه؟؟وای خدای من تو نباید به هندسامت بگی استرس داری؟
جیهوپ : عشقم مراقب باش برو بیرون از آشپزخونه خودم جمع میکنم.
شوگا : کدوم احمقی جرعت کرده پیشی کوچولوم و آنقدر اذیت کنه که استرس بگیره و دستش بلرزه؟؟
جیمین : موچی کوچولوم اگر مشکلی هست بهم بگو باهم حلش کنیم
تهیونگ : عه عه حواست باشه اگر صدمه میدیدی چی میشد؟؟
کوک : اگ بلای سرت میومت من چیکار میکردم؟ برو اونور
۲۶.۱k
۰۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.