تنها با تو پارت ۵

اتها با تو پارت ۵
کنارش نشست و با دستاش بازی میکرد
=خب .....همه همیشه میگند مه من به خاطر رنگ چشمام نحسم
ولی خب من که نمیتونم تغییرشون بدم!
پدرم سهام دار بود
تو ۲۴ ساعت سهامش افت کرد و منو مقصر میدونست
همش نیگفت تو با این چشمات زندگی منو خراب کردی
اخر سرم از خونه بیرونم کرد
پسر دستش رو روی شونه دختر گزاشت و با صدای ارومی گفت
همه اشتباه میکنند تو خیلی زیبایی
و قرار نیست چیزی باشی ک بقیه میخاند
تو باید کسی باشی که خودت دوس داری باشی
دختر لبخندی زد و اشکایی که نمیدونست کی ریختند  رو پاک کرد
=من اسمم هاناست
۱۶سالمه
واهل سئولم
توچی؟
+جین
سوکجین
=واووو چه اسم جذابی!مثا خودت!!
خب چند سالته؟
+۱۷
+میشه بپرسم چرا داشتن کتکت میزدند؟
+چون  پول میخاند
=پول؟؟؟
+اره من از یه خونواد۷ پول دارم پدر و ماردم تو تصادف مردن و الان اینجام تا وقتی که ۱۸ سالم بشه و وکیل خونوادگیم بتونه همه داری پرد و مادرمو بهم بده
=اها!
جایی رو داری که وقتی ناراحت باشی بری اونجا؟
+اوه‌م یه حا هست که حالمو هوب میکه!
=اوه...کجا؟؟؟
+یثبیا باهم بریم!
لایکا ۱۰۰
۱۰۰۰و خورده ای فالور دارم ولی فقط ۴۰ تا لایک؟؟؟
نامردیه خدایی🥲💔
دیدگاه ها (۶)

تنها با تو پارت ۶

تنها با تو پارت ۷

فقط یکباره دیگر p27

سلام بچه ها فیک فقط یک بار دیگر تو این پیج قرار میگیره😊

بازی مرگ و عشق..پارت ۳۱جیمین: تو یه عوضی ای!جئون: به هر حال....

#my_Black_life3 پارت⁹ویو پیل صب بیدار شدم کارای لازم رو انجا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط