پارت

پارت ۴

اومد داخل آشپز خونه و تو سریع اومدی پایین رفتی سمت یخچال ولی لینو هنوز تو شوک بود و هیچی پاش نبود و از شانس بد شما هم راست کرده بود و عضوش کامل بالا اومده بود بچه یه لحظه به عضو لینو نگاه کرد که تو سریع یه چش خوره به لینو رفتی و لینو تیشرتش چون لش بود یکمی اوردش پایین ولی کامل عضوش رو نمی گرفت پسرتون با کنجکاوی داشت به شما دونفر نکته میکرد که عصبانی گفتی : لئو مکه نمی گم بدون در زدن نرو جایی ؟ چرا به جای خصوصی بدن بابایی نگاه میکنی؟
همه اینها رو با داد گفتی که لینو بهت گفت بسه ا.ت ولی پسرتون اشک تو چشاش جمع شده بود و لینو روی زمین زانو زد و گفت اشکال ندارع بیا باهم بریم تو اتاق بازی کنیم که پسرتون محکم خودش رو پرت کرد تو بغل لینو و بغضش شکست و امان از اون پایین که داشت امونش رو میبرید از درد و همون طور بدون شلوار پاش رفت وقتی لئو رو بغل کرده بود لئو پاش روی عضو لینو بود و لینو از درد هیسی کشید ولی خیلی آروم بعدش که رسیدن توی اتاق به لیئچ گفت کارتون خرس های مهربون رو بزارم؟ اونی که خیلی دوستش داشتی؟ و لئو از خوشحالی به جیغ کوتاه کشید و گفت هورا و برای اینکه بیاد پایین مبخواست به لینو بچه میخوام بیاد پایین ولی با پا محکم زد تو عضوش که لینو از درد یه آخ بلند گفت و بغضش شکست و.....



پارت ۵

صدای هق هق های لینو آنقدر بلند بود که تا توی پذیرایی میومد که تو وقتی صدا رو شنیدی سریع دویدی توی اتاق و دیدی لینو گریه می‌کنه لئو هم که خیلی ترسیده بود رو بغل مردی و گفتی چیزی نیست بابایی یکمی دلش درد می‌کنه برو بخواب پسرت سریع رفت تو تختش و خیلی زود خوابش برد رفتی سمت اینو دستشو گرفتی و بلندش کردی بردیش روی تخت تو اتاق خودتون و روی تخت خوابوندیش و گفتی چی شده ؟ که پشتشو بهت مرد و پتو رو کشید رو سرش که گفتی کسی که الان باید قهر باشه منم نه تو لینو!
گفت عه نه بابا راست میگی تو بودی که منو تنبیه کردی و بعدش بخاطر لئو من دلم درد گرفت و آنقدر لگد زد بهم که الان آنقدر درد دارم دوست دارم جیغ بزنم
بگیم دلت براش سوخت چون دوباره اون لینو قویی که میشناسی زد زیر گریه اونم برای دومین بار توی یک روز و گفتی : پس دلت شیطونی میخواد ؟ و با چشای شیطون نگاهش کردی
اونم گفت : اگه تو بخواهی چرا که !
و رفتی روش و یه بوسه طولانی رو شروع کردین و بعدش رفتی و گفتی درسته که منم الان درد میکشم ولی دوست دارم یکمی از درد خودت کم بشه و رفتی دراز کشیدی و لینو رفت لباساشو در آورد و اومد روت خیمه زد و گفت آماده باش لیدی و.........( دیگه بقیش با ذهن متفر خودتون )
end.................





#لینو
#هیونجین
#فیلیکس
#سونگمین
#چانگبین
#بنگ.چان
#هان
#ای.ان
#جیسونگ
#جونگمین
#چان
#استی
#استری.کیدز
#استری
#کیدز
#لی.نو
#لی.مین.هو
#سناریو
#فیک
دیدگاه ها (۷)

@mahyafarahani6563

از این دوبله ها با لینو هیونجین😂#لینو#هیونجین#فیلیکس#سونگمی...

پارت ۲یکدفعه درو باز کرد تو و لئو دوتاتون با چشم های از حدق...

می‌خوام آزاد باشم

time eout

نام فیک: عشق مخفیPart: 51ویو ات*ات. بهتره بگردم خونه*توی مغز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط