تو با شرمـــــــقشنگ عمق چشمانتمراوقتی تماشامی کنی عشق استسکوتی خفتهدرحجم نفس هایتمحبت را که حاشا می کنی عشق استچه شد آن وقتدیدارت نمی دانمهمین امروز وفردامی کنے عشق است