کتابی قدیمی را از قفسه ی کتاب های پدر بزرگ برداشتم! رویش غبار گرفته بود! بدنش زخمی بود اما تنش بوی اصالت میداد! صدایی مدام در گوشم میگفت : هرچقدر هم که خرابت کنند تو اگر خودت باشی مثل این کتاب کهنه اصالتت را حفظ خواهی کرد! #mahya(:💗
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.