دلتنگت که می شوم

دلتنگت که می شوم
تکه ای از من
شعر می شود
به روی دفترم

خاطرات مچاله شده ی دیروزهایمان
دست وپا می زنند
و قلمم بی اراده از تو می نویسد

دلتنگت که می شوم
حس پرواز در وجودم
بال بال می زند
و فقط تو را می خواهم

دلتنگت که می شوم
چشمانم به وسعت ابر بهار
می گریند

دلتنگت که می شوم
و من همیشه دلتنگ توأم......
دیدگاه ها (۹)

جنس ﺩﺭﯾﺎﺳﺖ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪﺑﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﻦ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ ﻣﯽ ...

عاشق که باشی اشک معنایی دگر داردحتما خدا هم از دل عاشق خبر د...

ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم...در گوش آن صنم گو این نکته از...

بعضی آدم ها را نمیشود داشتفقط میشود یک جور خاصی دوستشان داشت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط