گنج جنگ میشود

(( گنج )) (( جنگ )) میشود ،

(( درمان )) (( نامرد )) و

(( قهقهه )) (( هق هق )) !!


ولی (( دزد )) همان (( دزد )) است

و (( گرگ )) همان ((گرگ )) ...

آری نمی دانم چرا (( من )) (( نم )) زده است

و (( یار )) (( رای )) عوض کرده است .


(( راه )) گویی (( هار )) شده

و (( روز )) به (( زور )) میگذرد،

(( اشنا )) را جز در (( انشا )) نمیبینی

و چه (( سرد )) است (( درس )) زندگی


اینجاست که (( مرگ )) برایم (( گرم )) میشود

چرا که (( درد )) همان (( درد )) است ،


دلم (( ارامش )) وارونه میـــــــــــخواهد!
دیدگاه ها (۲۷)

از خدا میخواهمآنچه را که شایسته توست به تو هدیه بدهدنه آنچه ...

زندگی رسم خوشایندی استزندگی بال و پری دارد با وسعت مرگپرشی د...

چند شبیست که بی اجازهبه خوابم می آییخوابم را رنگی میکنیولی ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط