درخواست تکپارتی از کوک
درخواست تکپارتی از کوک
وقتی دعوا میکنین و پشیمون میشه
ویو ات
امروزم با صدای نحص کوک بیدار شدم(نحس عمته)
کوک=_
ات=+
+چته(داد
_گمشو(کوک همه حرفاشو با عربده میگه
+وحشی(زیر لب
نشستم صبحونه خوردن و کوک رفت سر کار
۶ساعت بعد
ویو+
حوصلم گاییده چرا این نمیاد اه
یهو در باز شد
_سلام
+علیک
_گفتم سلام هرزه(داد
+هرزه مادرته روانی هول میدونی وقتی نیستی چی میکشم سادیسمی هول روانی(عربده
_خفع شو مادر ...(عربده
+گوه نخور کصکش
کوک یه دونه زد تو گوشش
_حواست باشه چه زری میزنی(عربده
+هق میدونی وقتی هق مامانم مرد گفت هق بیام پیشت من دوست داشتم و دارم مامانم بهت ایمان داشت میدونی آخرین حرفی که گفت چی بود(گریه و داد
فلش بک به دوسال پیش
+مامان ببین چی کشیدم
مامان ات=...
...آفرین(داره خون بالا میاره و بالبخند تلخی نگاه میکنه
+مامان خوبی مامان(گریه
.... مواظب خودت و کوک..(مرد
+مامانی مامان(گریه
پایان فلش بک
_به یه ورم گمشو از خونم بیرون(عربده
+ میدوعه بیرون
دوسال بعد + سر قبر مامانش
+مامان یادته میگفتی مراقب خودت و کوک باش یادته میگفتی میخوای منو تو لباس عروس ببینی هروقت بابا دختر خالم دعوام میشد مجبورم میکردی برم معظرت خواهی کنم یادته میرفتیم پارک برگشتنی بستنی میخوردیم یادته(گریه و لبخند
خود ادمین بغضش گرفت:)
ویو_
داشتم رد میشدم دیدم اون اون ات عه
_خودتی(گریه
+ولم کن
_تروخدا
+کی بود گفت به یه ورم کی بود به من گفت جنده
_هق بب هق شید
کوک بوسه سطحی روی لبای ات میزنه
پایان
وقتی دعوا میکنین و پشیمون میشه
ویو ات
امروزم با صدای نحص کوک بیدار شدم(نحس عمته)
کوک=_
ات=+
+چته(داد
_گمشو(کوک همه حرفاشو با عربده میگه
+وحشی(زیر لب
نشستم صبحونه خوردن و کوک رفت سر کار
۶ساعت بعد
ویو+
حوصلم گاییده چرا این نمیاد اه
یهو در باز شد
_سلام
+علیک
_گفتم سلام هرزه(داد
+هرزه مادرته روانی هول میدونی وقتی نیستی چی میکشم سادیسمی هول روانی(عربده
_خفع شو مادر ...(عربده
+گوه نخور کصکش
کوک یه دونه زد تو گوشش
_حواست باشه چه زری میزنی(عربده
+هق میدونی وقتی هق مامانم مرد گفت هق بیام پیشت من دوست داشتم و دارم مامانم بهت ایمان داشت میدونی آخرین حرفی که گفت چی بود(گریه و داد
فلش بک به دوسال پیش
+مامان ببین چی کشیدم
مامان ات=...
...آفرین(داره خون بالا میاره و بالبخند تلخی نگاه میکنه
+مامان خوبی مامان(گریه
.... مواظب خودت و کوک..(مرد
+مامانی مامان(گریه
پایان فلش بک
_به یه ورم گمشو از خونم بیرون(عربده
+ میدوعه بیرون
دوسال بعد + سر قبر مامانش
+مامان یادته میگفتی مراقب خودت و کوک باش یادته میگفتی میخوای منو تو لباس عروس ببینی هروقت بابا دختر خالم دعوام میشد مجبورم میکردی برم معظرت خواهی کنم یادته میرفتیم پارک برگشتنی بستنی میخوردیم یادته(گریه و لبخند
خود ادمین بغضش گرفت:)
ویو_
داشتم رد میشدم دیدم اون اون ات عه
_خودتی(گریه
+ولم کن
_تروخدا
+کی بود گفت به یه ورم کی بود به من گفت جنده
_هق بب هق شید
کوک بوسه سطحی روی لبای ات میزنه
پایان
۵۵۷
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.