توی فصل بی تو بودن فرصت یکی شدن نیست
توی فصل بی تو بودن فرصت یکی شدن نیست
خوش بحالت که یه لحظه م تو سرت خیال من نیست
واسه تو فرقی نداره زنده باشم یا نباشم
این منم که بی تو انگار باید از خودم جدا شم
توی اسمون چشمات به سیاهی دل میبازم
میرسم به این ترانه قصه ای تازه میسازم
توی چشمای تو دیدم همه بود و نبودم
تو ولی رهاترینی بی نیازی از وجودم
منم اون غروب دلگیر تا همیشه پر روایت
این طرف شروع عشقه اون طرف تا بی نهایت
توی این دیار غربت عمریه من از تو دورم
مثل جاده های پرتم که همیشه بی عبورم
خوش بحالت که یه لحظه م تو سرت خیال من نیست
واسه تو فرقی نداره زنده باشم یا نباشم
این منم که بی تو انگار باید از خودم جدا شم
توی اسمون چشمات به سیاهی دل میبازم
میرسم به این ترانه قصه ای تازه میسازم
توی چشمای تو دیدم همه بود و نبودم
تو ولی رهاترینی بی نیازی از وجودم
منم اون غروب دلگیر تا همیشه پر روایت
این طرف شروع عشقه اون طرف تا بی نهایت
توی این دیار غربت عمریه من از تو دورم
مثل جاده های پرتم که همیشه بی عبورم
- ۳.۲k
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط