ما بر سر آن وچ

ما بر سر آن ڪوچہ
ڪه افتاد گذارت؛

یڪ شهر
گواه است
ڪه مردانہ نشستیم


#سیدعلی_علوی
دیدگاه ها (۲۱)

لبخند بزن دلبر، لبخندِ تو شیرین استدارو بہ چہ ڪار آید؟ لبخند...

ای ڪاش ڪه دڪتر بشناسد مرضـم رایڪ #تو وسطِ این همہ دارو بنویس...

بیا هفت سین را از سر بچینیمسپیدیِ تن و سرخۍِ لبخندستاره پاش ...

با خیالت زنده ام ، رویای من تعبیر شودر ڪنارم زندگی کن در ڪنا...

قول بــده یڪ روزی....بوقت بغضهاے دمِ غروببیــایی و مرا بہ آن...

به نظرم آبان دختری‌ستبا موهای گیس شده؛ڪه روی آن را با گلِ سر...

باید به خرمالو‌های کال سر بزنمبه انارهای سبز ،به آدم‌های ناپ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط