وفات نائبة الزهرا (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَلیها) حضرت زی
وفات نائبة الزهرا (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَلیها) حضرت زینب الکبری (علیهَا السَّلام) تسلیت باد.
حضرت زینب بنت علی بن ابیطالب (علیهم السلام) دختر ارشد امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) در پنجم جمادی الاول سال پنجم یا ششم هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود [1] و سرانجام بعد از سالها عبادت، بندگی، ایثار و خدمت موثر به ائمه معصوم (علیهم السلام) و اسلام در یکشنبه ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری قمری درگذشت.[2]
در برخی منابع ذکر شده است ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در هنگام تولد حضرت زینب به شدت گریه نمود و فرمودند : «این دختر به بلاها مبتلا می شود و مصیبت های مختلفی بر وی وارد می شود، به درستی که هر کس بر او و بر مصیبت های او گریه کند، ثوابش همانند ثواب گریه بر برادرانش (حسنین علیهم السلام) می باشد.» سپس ایشان را «زینب» نامید.[3]
تاریخ گواه گویایی است که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) چگونه با انواع مصیبتها و سختیها روبرو و همواره در برابر طوفان حوادث صبر و شکیبایی نمودند و لحظه ای از راه بندگی و ولایت مداری خارج نشدند، امام سجاد (علیه السلام) می فرماید : «عمّه ام ، زینب ، با وجود همه مصیبتها و رنجهایی که در مسیرمان به سوی شام به او روی آورد ، حتّی یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت»[4]
در بیان برخی از مصائب حضرت زینب در تاریخ ثبت شده که در حدود ۵ سالگی فقدان و رحلت جانگداز جدّ بزرگوارش رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را درک نمود [5] و بعد از آن منافقان در ماجرای سقیفه [6] ولایت پدر گرامی ایشان را که از سوی خداوند تعیین [7] شده بود غصب و موجب انحراف امت از مدار ولایت الهی و علوی شدند.
چند ماهی نگذشت که بر اثر این انحراف به خانه وحی یورش بردند و در پی آن مادر گرامی زینب کبری در اثر آن حضرت محسن سقط شد [8] و در ادامه ضربات تازیانه و غلاف شمشیر [9] آن کوه استوار و دریای خروشان را به بستر بیماری کشیده و در نهایت به شهادت حضرت زهرا (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَلیها) منجر گردید[10] و تمامی این جنایات در حضور حضرت زینب روی داد. [11]
حدود سی و پنج سال داشت که نوبت داغ پدر فرا رسید، امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) بر اثر ضربت شمشیر زهرآلود ابن ملجم در بستر بیماری در جلوی دیدگان حضرت زینب به شهادت رسید.[12]
بعد از شهادت پدر در حدود چهل و پنج سالگی نوبت به برادرش امام حسن (علیه السلام) رسید ، حضرت با چشمان خود دید که خائنان به دین چگونه برادر گرامیش را تنها گذاشته و با خیانت و جسارت بسیار امام را مجبور به صلح با معاویه کردند[13] و در نهایت با توطئه و نیرنگ معاویه و سمّ جعده، امام را در حالی که آن روز، روزه گرفته بود، به هنگام افطار مسموم کردند و به شهادت رساندند.[14] اما این انتهای مصیبت نبود بلکه حضرت زینب شاهد توطئه ننگین دیگری بود که با تحریک عایشه و مروان بدن مطهر برادرش آماج تیرهای کینه توزانه قرار گرفت به گونه ای که هفتاد تیر تابوت را به بدن دوخته بود.[15]
و در نهایت در حدود ۵۵ سالگی اوج مصائب بر حضرت زینب کبری نازل و شاهد شهادت و بریده شدن سر برادر عزیزش امام حسین (علیه السلام) [16] و بسیاری از محارم خویش از جمله فرزندان ، برادران ، برادرزادگان و ...... بودند.
از عظیم ترین مصائب دیگر ایشان به اسارت رفتن حضرت و فرزندان رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و وقایع دیگر شام بود، اوج مصائب آنگاه مشخص می شود که شخصی از امام سجاد (علیه السلام) می پرسد، در این سفر کجا از همه بیشتر به شما سخت گذشت و امام در پاسخ می فرماید : الشام ، الشام ، الشام.[17]
عظمت حضرت زینب در جائی پدیدار می گردد که حضرت تمامی مصائب را جز خیر و پیروزی و زیبائی نمی بینند، در تاریخ ثبت شده هنگامی که حضرت زینب را پس از حادثه کربلا به اسارت نزد عبیدالله بن زیاد بردند، به حضرت زینب رو کرد و گفت: «خدا را شکر می کنیم که او شما را رسوا کرد و تکذیب نمود.» حضرت هم در پاسخ، این جمله معروف خود را به زبان آوردند که « والله ما رأیت الا جمیلاً» ؛ «آن چه برای ما اتفاق افتاد رسوایی نبود بلکه همه زیبا بود»[18] و این نشانه اوج معرفت و تسلیم در برابر مشیت خداوند متعال است.
پی نوشت :
[1]. أعلام النساء ج2 ص91
[2]. زینب الکبری من المهد الی اللحد ص591
[3]. ریاحین الشریعه ج3 ص38
[4]. وفیات الأئمه ص441
[5]. تهذیب الاحکام ج6ص2
[5]. تاریخ الأمم و الملوک ج3ص206
[7]. سوره ی مائده، آیه ی 55
[8]. الوافی بالوفیات ج6ص17
[9]. عوالم ج11 ص504
[10]. المناقب ج2ص206
[11]. بحار الانوار، ج 43ص170
[12]. بحارالانوار، ج 42 ص 290
[13]. ابن اعثم، الفتوح ج4 ص290
[14]. تاج الموالید ص 82
[15]. منتهی الآمال ج1ص440
[16]. مقتل الحسین خوارزمی ج2ص 37
[17].
حضرت زینب بنت علی بن ابیطالب (علیهم السلام) دختر ارشد امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) در پنجم جمادی الاول سال پنجم یا ششم هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود [1] و سرانجام بعد از سالها عبادت، بندگی، ایثار و خدمت موثر به ائمه معصوم (علیهم السلام) و اسلام در یکشنبه ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری قمری درگذشت.[2]
در برخی منابع ذکر شده است ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در هنگام تولد حضرت زینب به شدت گریه نمود و فرمودند : «این دختر به بلاها مبتلا می شود و مصیبت های مختلفی بر وی وارد می شود، به درستی که هر کس بر او و بر مصیبت های او گریه کند، ثوابش همانند ثواب گریه بر برادرانش (حسنین علیهم السلام) می باشد.» سپس ایشان را «زینب» نامید.[3]
تاریخ گواه گویایی است که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) چگونه با انواع مصیبتها و سختیها روبرو و همواره در برابر طوفان حوادث صبر و شکیبایی نمودند و لحظه ای از راه بندگی و ولایت مداری خارج نشدند، امام سجاد (علیه السلام) می فرماید : «عمّه ام ، زینب ، با وجود همه مصیبتها و رنجهایی که در مسیرمان به سوی شام به او روی آورد ، حتّی یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت»[4]
در بیان برخی از مصائب حضرت زینب در تاریخ ثبت شده که در حدود ۵ سالگی فقدان و رحلت جانگداز جدّ بزرگوارش رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را درک نمود [5] و بعد از آن منافقان در ماجرای سقیفه [6] ولایت پدر گرامی ایشان را که از سوی خداوند تعیین [7] شده بود غصب و موجب انحراف امت از مدار ولایت الهی و علوی شدند.
چند ماهی نگذشت که بر اثر این انحراف به خانه وحی یورش بردند و در پی آن مادر گرامی زینب کبری در اثر آن حضرت محسن سقط شد [8] و در ادامه ضربات تازیانه و غلاف شمشیر [9] آن کوه استوار و دریای خروشان را به بستر بیماری کشیده و در نهایت به شهادت حضرت زهرا (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَلیها) منجر گردید[10] و تمامی این جنایات در حضور حضرت زینب روی داد. [11]
حدود سی و پنج سال داشت که نوبت داغ پدر فرا رسید، امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) بر اثر ضربت شمشیر زهرآلود ابن ملجم در بستر بیماری در جلوی دیدگان حضرت زینب به شهادت رسید.[12]
بعد از شهادت پدر در حدود چهل و پنج سالگی نوبت به برادرش امام حسن (علیه السلام) رسید ، حضرت با چشمان خود دید که خائنان به دین چگونه برادر گرامیش را تنها گذاشته و با خیانت و جسارت بسیار امام را مجبور به صلح با معاویه کردند[13] و در نهایت با توطئه و نیرنگ معاویه و سمّ جعده، امام را در حالی که آن روز، روزه گرفته بود، به هنگام افطار مسموم کردند و به شهادت رساندند.[14] اما این انتهای مصیبت نبود بلکه حضرت زینب شاهد توطئه ننگین دیگری بود که با تحریک عایشه و مروان بدن مطهر برادرش آماج تیرهای کینه توزانه قرار گرفت به گونه ای که هفتاد تیر تابوت را به بدن دوخته بود.[15]
و در نهایت در حدود ۵۵ سالگی اوج مصائب بر حضرت زینب کبری نازل و شاهد شهادت و بریده شدن سر برادر عزیزش امام حسین (علیه السلام) [16] و بسیاری از محارم خویش از جمله فرزندان ، برادران ، برادرزادگان و ...... بودند.
از عظیم ترین مصائب دیگر ایشان به اسارت رفتن حضرت و فرزندان رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و وقایع دیگر شام بود، اوج مصائب آنگاه مشخص می شود که شخصی از امام سجاد (علیه السلام) می پرسد، در این سفر کجا از همه بیشتر به شما سخت گذشت و امام در پاسخ می فرماید : الشام ، الشام ، الشام.[17]
عظمت حضرت زینب در جائی پدیدار می گردد که حضرت تمامی مصائب را جز خیر و پیروزی و زیبائی نمی بینند، در تاریخ ثبت شده هنگامی که حضرت زینب را پس از حادثه کربلا به اسارت نزد عبیدالله بن زیاد بردند، به حضرت زینب رو کرد و گفت: «خدا را شکر می کنیم که او شما را رسوا کرد و تکذیب نمود.» حضرت هم در پاسخ، این جمله معروف خود را به زبان آوردند که « والله ما رأیت الا جمیلاً» ؛ «آن چه برای ما اتفاق افتاد رسوایی نبود بلکه همه زیبا بود»[18] و این نشانه اوج معرفت و تسلیم در برابر مشیت خداوند متعال است.
پی نوشت :
[1]. أعلام النساء ج2 ص91
[2]. زینب الکبری من المهد الی اللحد ص591
[3]. ریاحین الشریعه ج3 ص38
[4]. وفیات الأئمه ص441
[5]. تهذیب الاحکام ج6ص2
[5]. تاریخ الأمم و الملوک ج3ص206
[7]. سوره ی مائده، آیه ی 55
[8]. الوافی بالوفیات ج6ص17
[9]. عوالم ج11 ص504
[10]. المناقب ج2ص206
[11]. بحار الانوار، ج 43ص170
[12]. بحارالانوار، ج 42 ص 290
[13]. ابن اعثم، الفتوح ج4 ص290
[14]. تاج الموالید ص 82
[15]. منتهی الآمال ج1ص440
[16]. مقتل الحسین خوارزمی ج2ص 37
[17].
۲۴.۴k
۰۱ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.