تو خیابون با تلفن حرف میـزدم
تو خیابون با تلفن حرف میـزدم
یه آقاهه از بغلم داشت رد میشد...
با تلفن گفتم من اونو زنده میخوام
صبر کن یکی حرفامونو شنید...
تک تیر انداز، مرد قرمز پوشو بزن!
یارو از ترس مث پلنگ زیگ زاگ می دویید تیر بهش نخوره
یه آقاهه از بغلم داشت رد میشد...
با تلفن گفتم من اونو زنده میخوام
صبر کن یکی حرفامونو شنید...
تک تیر انداز، مرد قرمز پوشو بزن!
یارو از ترس مث پلنگ زیگ زاگ می دویید تیر بهش نخوره
۲.۱k
۱۹ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.