امام باقر علیه السلام
#چند_خط_شعر
#چند_بیت_جنون
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
یک لحظه شدیم خیره تا در چشمت
دیدیم تمام غُصه را در چشمت
#چشمان_تو_از_روضه_ی_مکشوف_پر_است
#پیداست_تمام_کربلا_در_چشمت
***
《#یا_باقر_العلوم_علیه_السلام》
باید گریست با همه ی ناله دارها
تنهاترین امام که ماندهِ ز کربلا
رنجی کشیده از همه ی روزگارها
میگفت با هزار گِرِه از گلوی زخم
با هر بهانهای سخن از بی قرارها
میگفت با کنایه که #من_دیده_ام_به_چشم
#آتش_به_خیمه_ها و شروع فرارها
من دیدهام که راه، به اطفال بسته بود
سر بود و سنگ و سیلی سخت سوارها
دیدم به چشم خویش که دستان اجنبی
#معجر_کشید_از_سر_عصمت_مدارها
دیدم که رحم، در دل بی رحمشان نبود
مزدورهای در طمع گوشوارهها
دیدم شرارِ دامن آتش گرفته را
آن شب که شد ستاره هم آغوش خارها
#با_شعر_و_طنز_و_طعنه_به_ما_لطمه_ها_زدند
#چون_تیر_کینه_بود_تمام_شعارها
با این که #زخم_نیزه_جگرهای_ما_درید
#آه_از_هجوم_زخم_زبان_و_نثارها
هوراکشان رسیدن ما را صلا زدند
با پایکوبی و به صدای هَوارها
#ما_را_چنین_خرابه_نشینی_روا_نبود
با جامههای پاره و تحقیرِ بارها
#هفتاد_و_دو_شهید ، متاع قلیل ماست
#آن_کشته_های_بانی_این_اقتدارها
#ما_ارث_غم_ز_فاطمه_داریم_یادگار
این ارث ها بماند و این یادگارها
#زهر_جفا_به_پیکر_من _مرهم_است_و_بس
#زخم_جگر_دوای_تمامی_کارها
#خاک_بقیع_مدفن_زهراییِ_من_است
#کرب_و_بلای_ماست_به_گوشه_کنارها
تا روز انتقام خدایم گواه من
یاری کنند اشک مرا خیل یارها
چشمان انتظار، عجب آبدیده شد
آخر به انتها برسد انتظارها
[#محمود_ژولیده]
#چند_بیت_جنون
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
یک لحظه شدیم خیره تا در چشمت
دیدیم تمام غُصه را در چشمت
#چشمان_تو_از_روضه_ی_مکشوف_پر_است
#پیداست_تمام_کربلا_در_چشمت
***
《#یا_باقر_العلوم_علیه_السلام》
باید گریست با همه ی ناله دارها
تنهاترین امام که ماندهِ ز کربلا
رنجی کشیده از همه ی روزگارها
میگفت با هزار گِرِه از گلوی زخم
با هر بهانهای سخن از بی قرارها
میگفت با کنایه که #من_دیده_ام_به_چشم
#آتش_به_خیمه_ها و شروع فرارها
من دیدهام که راه، به اطفال بسته بود
سر بود و سنگ و سیلی سخت سوارها
دیدم به چشم خویش که دستان اجنبی
#معجر_کشید_از_سر_عصمت_مدارها
دیدم که رحم، در دل بی رحمشان نبود
مزدورهای در طمع گوشوارهها
دیدم شرارِ دامن آتش گرفته را
آن شب که شد ستاره هم آغوش خارها
#با_شعر_و_طنز_و_طعنه_به_ما_لطمه_ها_زدند
#چون_تیر_کینه_بود_تمام_شعارها
با این که #زخم_نیزه_جگرهای_ما_درید
#آه_از_هجوم_زخم_زبان_و_نثارها
هوراکشان رسیدن ما را صلا زدند
با پایکوبی و به صدای هَوارها
#ما_را_چنین_خرابه_نشینی_روا_نبود
با جامههای پاره و تحقیرِ بارها
#هفتاد_و_دو_شهید ، متاع قلیل ماست
#آن_کشته_های_بانی_این_اقتدارها
#ما_ارث_غم_ز_فاطمه_داریم_یادگار
این ارث ها بماند و این یادگارها
#زهر_جفا_به_پیکر_من _مرهم_است_و_بس
#زخم_جگر_دوای_تمامی_کارها
#خاک_بقیع_مدفن_زهراییِ_من_است
#کرب_و_بلای_ماست_به_گوشه_کنارها
تا روز انتقام خدایم گواه من
یاری کنند اشک مرا خیل یارها
چشمان انتظار، عجب آبدیده شد
آخر به انتها برسد انتظارها
[#محمود_ژولیده]
۲.۲k
۱۶ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.