وقتی داری لباس عوض میکنی و یهو میان تو

وقتی داری لباس عوض میکنی و یهو میان تو

ا.ت : یاااا چانیییییی برو بیروووننن
چان : ها؟کی؟من؟ آها باش رفتم
ا.ت : برو دیگهههه
چان : باشه "و بلاخره میره"

لینو : اوه اوه
ا.ت : زهرمار گمشو بیرون
لینو : چشم "ومیره"

چانگبین : گوه خوردم و فرار میکنه

هیونجین : در حالی که سرش تو گوشیشه و حواسش نیست میاد تو
ا.ت : هیونجییییییین گمشو بیرون
هیونجین : با جیغی که ا.ت میزنه گوشی رو پرت میکنه اونور یاااا مگه چیه ؟
ا.ت : کوفت سرتو از اون گوشی در بیار برو بیرووون
هیونجین : هوف باشه و میره

هان : من نبودم اصن من کیم هیچی ندیدم هیچ کاریم نکردم
ا.ت : کوفت انقد حرف نزن گمشو بیرون
هان : چشم و میره

فلیکس : میتونم بیام تو؟
ا.ت : نخیر برو بیرون
فلیکس : ایش زد حال
ا.ت : انقد نق نزن برو دیگههه
فلیکس : یااا و فرار میکنه

سونگمین : جییییییییییییییییغ و میدوه بیرون
ا.ت : هووووی درو ببند
سونگمین : در حالی که پشت مبل قایم شده نههه من اون سمتی نمیام
ا.ت : ای خدا

ا.ت : برو بیروووون
ای.ان : هوی فک کردی داد بزنی ازت میترسم؟ اصن نمیرم ببینم میخای چیکار کنی؟
ا.ت : میزنمت صدا سگ بدی
ای.ان : یا حضرت مسیح و از ترس فرار میکنه

نکته * اینبار ا.ت هم تو بحث ها شرکت دادم خوبه یا دیگه اینکارو نکنم؟