سفر بی پایان ...

سفر بی پایان part ۳
🚶‍♀️👀💔+
—-------------------------------------
پرش زمانی به یه هفته بعد
ا/ت ویو
با صدای گوشی بلند شدم تا امده شم
صحبانه خوردم لباس پوشیدم
پارت بعد لباسشو میزارم
رفتم داخل کلاس نشستم پرش زمانی ۳ ساعت بعد کلاس داشت تموم میشد استاد گفت میخواد برامون اردو بزاره تو دریا کل کلاس جز کوک جیغغغغغ هوراااا کی میریمممم فردا?
+علامت استاد
+بچه ها اروم باشید فردا خرکت میکنیم
و لطفا وشایل مورد نیاز و بیارید و با اتوبوس میریم
کلتس تموم شد رفتم پیش دخترا قرار شد بریم خرید ساعت ۴ بعد مدرسه همه رفتن خونه خودشون
کوک ویو
نمیدونم چرا همه حتا تهیونگ و شوگا و جیمین خوشحال بودن اخرایه کلاس بود که استاد گفت میخوام بریم اردو خیلی سریع اتفاق افتاد اصلا خوشحال نبودم خب به خدمتکارام میگم وسایل و بخرن اخه با اتوبوس باید بریم 🌚🤌🏻
دیدگاه ها (۰)

امروز سه تا پارت گذاشتم پارت چهارم ام شاید امروز بزارم

سفر بی پایان part 2یه دفعه اس...

تصویر پیج تغیر کرد

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 16 " ویو ا.ت : صبح سا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط