لحظه ها را می شمارم

لحظـــــه ها را می شمارم
نفس به نفس
منتظر چی هستی؟
این را هر لحظه از خودم می پرسم
هیچ چیز شبیه خودش نیست
هیچ ڪس شبیه خودش نیست

حتی من
به سڪوت میان نڪَفته هایم ڪَوش می ڪنم
ڪسی اینجاست که با سڪوت سخن می گوید
نفس به نفس ڪَوش می کنم

باز از خودم می پرسم: منتظر چه چیزی هستی؟
اینجا هیچ چیز شبیه خودش نیست
هیچ ڪس شبیه خودش نیست
حتی من

نڪَاه می ڪنم
ڪسی حاضر نیست تا نڪَاهم را تماشا ڪند
لبخند می زنم
ڪسی معنای لبخند را نمی داند
آدم ها در هیاهو ڪَم می شوند
سڪوت کن تا دوباره پیدایت ڪنم
از انبوه صداها دور می شوم
سڪوت می ڪنم تا دوباره پیدایم کنی...
دیدگاه ها (۲)

از این تنهایی ها خدا قسمت کندکه بنشینی، زانوها را بغل بگیریب...

آمده بود قلبم را تسخیر کندبودنش حال دلم را دڪَرڪَون میڪرد و ...

آنقدر دوستت دارمکه هر چه بخواهی همان را بخواهماگر بروی شادما...

ممنوع ترين زيباى زندڪَيم هستىمثل خوردن سيب در بهشت براى آدمم...

افسانهٔ غار ، مشهورتربن نوشتهٔ افلاطونمشهورترین قطعه در کل ن...

سناریو لینو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط