لحظـــــه ها را می شمارم
لحظـــــه ها را می شمارم
نفس به نفس
منتظر چی هستی؟
این را هر لحظه از خودم می پرسم
هیچ چیز شبیه خودش نیست
هیچ ڪس شبیه خودش نیست
حتی من
به سڪوت میان نڪَفته هایم ڪَوش می ڪنم
ڪسی اینجاست که با سڪوت سخن می گوید
نفس به نفس ڪَوش می کنم
باز از خودم می پرسم: منتظر چه چیزی هستی؟
اینجا هیچ چیز شبیه خودش نیست
هیچ ڪس شبیه خودش نیست
حتی من
نڪَاه می ڪنم
ڪسی حاضر نیست تا نڪَاهم را تماشا ڪند
لبخند می زنم
ڪسی معنای لبخند را نمی داند
آدم ها در هیاهو ڪَم می شوند
سڪوت کن تا دوباره پیدایت ڪنم
از انبوه صداها دور می شوم
سڪوت می ڪنم تا دوباره پیدایم کنی...
نفس به نفس
منتظر چی هستی؟
این را هر لحظه از خودم می پرسم
هیچ چیز شبیه خودش نیست
هیچ ڪس شبیه خودش نیست
حتی من
به سڪوت میان نڪَفته هایم ڪَوش می ڪنم
ڪسی اینجاست که با سڪوت سخن می گوید
نفس به نفس ڪَوش می کنم
باز از خودم می پرسم: منتظر چه چیزی هستی؟
اینجا هیچ چیز شبیه خودش نیست
هیچ ڪس شبیه خودش نیست
حتی من
نڪَاه می ڪنم
ڪسی حاضر نیست تا نڪَاهم را تماشا ڪند
لبخند می زنم
ڪسی معنای لبخند را نمی داند
آدم ها در هیاهو ڪَم می شوند
سڪوت کن تا دوباره پیدایت ڪنم
از انبوه صداها دور می شوم
سڪوت می ڪنم تا دوباره پیدایم کنی...
۶.۰k
۰۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.