ای روح در این جان و طنم

ای روح در این جان و طنم
هم مرحمی و خون در طنم
تا به کی شکایت های دل
با رمز و ایبار گویمت
تا نشنود کس مطلب ام
باز ام که تنها گویم
دانی که تا لب وا کنم
نیست فرصتی تا گویم ات❤️‍🔥
دیدگاه ها (۰)

صد گفتنی دارم در گلوناگفتنی آزار اوست اگر شد روزیدر گفت‌وگو ...

در هر محفل که نور ریزدپرتاو فشان گرد امبه گرده شمع رخسار توم...

ای مونس روز و شب امهیچ کم نگردد عشق تو از دلم امجانا در رود ...

بعد از رفتن تو من ز عمر بی نصیب شدمسفر تو کردی من در وطن غری...

پروانه ام پر می زنم دورت بگردمبر شعله ات سَر می زنم دورت بگر...

فردا اگر بدون تو باید به سر شودفرقی نمی کند شب من کی سحر شود...

<><><><><><><><><><>﷼ نامه ای به جهان !!گفته بودی که بیایی ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط