تو گُمی در من وُ من در تو گُمم ، باور کُن !
تو گُمی در من وُ من در تو گُمم ، باور کُن !
جُز در این شعر ، نشان وُ اثری از ما نیست
شب که آرام تر از پِلکْ تو را می بندم
با دلم طاقتِ دیدارِ تو ، تا فردا نیست
من وُ تو ساحل وُ دریایِ همیم، اما نَه
ساحلْ اینقَدر که در فاصله با دریا نیست !
#شهریار
جُز در این شعر ، نشان وُ اثری از ما نیست
شب که آرام تر از پِلکْ تو را می بندم
با دلم طاقتِ دیدارِ تو ، تا فردا نیست
من وُ تو ساحل وُ دریایِ همیم، اما نَه
ساحلْ اینقَدر که در فاصله با دریا نیست !
#شهریار
۵۳۴
۱۴ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.