گفت: دوخط موازی هیچگاه بهم نمی رسند، مگر یکی از آنها خودرا بشکندگفتم: من خودرا شکستم، پس چرا به او نرسیدم؟ لبخند تلخی زد وگفت:شاید اوهم بسوی دیگری شکسته باشد...