...
...
سلام ای عشق دیروزی ، منم آن رفته از یادی
که روزی چشم هایم را ، به دنیایی نمی دادی
سلام ای رفته از دستی ، که می دانم نمی آیی
و می دانم برای من ، امیدی رفته بر بادی
به خاطر داریَم آیا؟! به خاطر دارمت آری !
سلام ای باور پاکی ، که از چشمم نیفتادی
قلم آبستنِ بغضی ، که می پیچد به خود هر شب
و می زاید تو را با درد ، شبیهِ حسِ میلادی
اسیر عشق من بودی ، زمانی لحظه ای ، روزی
رهایت کردم و گفتم : پرستویم تو آزادی !
نوشتی ؛ بی تو می میرم ، خرابت می شوم عمری
کنون فردای دیروز است ، ببین حالا چه آبادی...
#محمدرضا_نظری
#عکسنوشته
#ستایش_قلب_سربی
سلام ای عشق دیروزی ، منم آن رفته از یادی
که روزی چشم هایم را ، به دنیایی نمی دادی
سلام ای رفته از دستی ، که می دانم نمی آیی
و می دانم برای من ، امیدی رفته بر بادی
به خاطر داریَم آیا؟! به خاطر دارمت آری !
سلام ای باور پاکی ، که از چشمم نیفتادی
قلم آبستنِ بغضی ، که می پیچد به خود هر شب
و می زاید تو را با درد ، شبیهِ حسِ میلادی
اسیر عشق من بودی ، زمانی لحظه ای ، روزی
رهایت کردم و گفتم : پرستویم تو آزادی !
نوشتی ؛ بی تو می میرم ، خرابت می شوم عمری
کنون فردای دیروز است ، ببین حالا چه آبادی...
#محمدرضا_نظری
#عکسنوشته
#ستایش_قلب_سربی
۲۹.۷k
۲۶ آبان ۱۴۰۱