سناریو ۱ شعله ها قسمت ۶
اونا ..........
دارنده های شعله هان
ارن دارنده ی شعله ی سبز و میکاسا دارنده ی شعله ی سفید و ارمین دارنده ی شعله ی زرد و انی هم دارنده ی شعله ی نارنجی
لانگا و رکی که تعجب کرده بودن
لانگا گفت⏸خوشبختم من لانگا دارنده ی شعله ی ابی هستم
رکی هم خودش رو معرفی کرد
بعد وزیر و چند تا از پلیس ها امدن و سویل رو بردن به دادگاه
اونجا سویل رو باز جویی کردن و فهمیدن که اون واقعا ملکه ست
بعد ۱ ساعت سویل رو ازاد کردن و سویل با لانگا و رکی رفتن پیش بقیه دارنده ها اونجا تو قصر براشون اتاق جور کردن
بعد سویل به لانگا و رکی
گفت⏸ که باید بریم به خونمون و به اونا هم بگیم
لانگا گفت⏸ باشه
رکی گفت⏸نه من اینجا میمونم و به بقیه کمک میکنم
وقتی که رسیدن خونه سویل به کل خونواده موضوع رو توضیح داد ولی پدر و مادرش قبول نکردن
پدرش گفت⏸ که درس و مشقت چی ؟
سویل گفت که من خودم مدرسه میرم و با قدرتم بر میگردم به مرکز انیمه
بعد از گفت و گوی خیلی زیاد اونا قبول کردن
داستان از این به بعد طوری پیش میره که به دنیا های انیمه میرن اگه انیمه ای می خوای که برن تو شون بنویس
فعلا بای 🖐
دارنده های شعله هان
ارن دارنده ی شعله ی سبز و میکاسا دارنده ی شعله ی سفید و ارمین دارنده ی شعله ی زرد و انی هم دارنده ی شعله ی نارنجی
لانگا و رکی که تعجب کرده بودن
لانگا گفت⏸خوشبختم من لانگا دارنده ی شعله ی ابی هستم
رکی هم خودش رو معرفی کرد
بعد وزیر و چند تا از پلیس ها امدن و سویل رو بردن به دادگاه
اونجا سویل رو باز جویی کردن و فهمیدن که اون واقعا ملکه ست
بعد ۱ ساعت سویل رو ازاد کردن و سویل با لانگا و رکی رفتن پیش بقیه دارنده ها اونجا تو قصر براشون اتاق جور کردن
بعد سویل به لانگا و رکی
گفت⏸ که باید بریم به خونمون و به اونا هم بگیم
لانگا گفت⏸ باشه
رکی گفت⏸نه من اینجا میمونم و به بقیه کمک میکنم
وقتی که رسیدن خونه سویل به کل خونواده موضوع رو توضیح داد ولی پدر و مادرش قبول نکردن
پدرش گفت⏸ که درس و مشقت چی ؟
سویل گفت که من خودم مدرسه میرم و با قدرتم بر میگردم به مرکز انیمه
بعد از گفت و گوی خیلی زیاد اونا قبول کردن
داستان از این به بعد طوری پیش میره که به دنیا های انیمه میرن اگه انیمه ای می خوای که برن تو شون بنویس
فعلا بای 🖐
- ۲.۵k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط