میان شعله یاد تو گلستان می کند دل را
میانِ شعله یادِ تو گلـــــستان می کند دل را
امان از دردِ دلتنگی،پریشان می کند دل را
یکی درمان ز توخواهد،منم دردم تو میباشی
که مشقِ عشقِ مااینجا،هراسان می کند دل را
پناهم ده ازایـن سیلاب،اگرچه جـنس دریایم
امیدِ موج عشق تو هردم،چو باران می کند دل را
امیدِ سایه ات امروز ،خمار آفتابم کرد
هوسهای نفسهایت،چه حیران می کند دل را
ضریح چشم تو باشد،زیارتگاه اهـــل دل
اگرکعبه تو میباشی،خرامان می کند دل را
یقین دنبالِ تو تاکِی؟بگردد طی منزلها
نظر بنما به شک من ،که اوستا می کند دل را
امان ازشمعِ شیدا وازآن پروانه عاشق
چشیده باده ی وصلت که ویران میکند دل را
RO
امان از دردِ دلتنگی،پریشان می کند دل را
یکی درمان ز توخواهد،منم دردم تو میباشی
که مشقِ عشقِ مااینجا،هراسان می کند دل را
پناهم ده ازایـن سیلاب،اگرچه جـنس دریایم
امیدِ موج عشق تو هردم،چو باران می کند دل را
امیدِ سایه ات امروز ،خمار آفتابم کرد
هوسهای نفسهایت،چه حیران می کند دل را
ضریح چشم تو باشد،زیارتگاه اهـــل دل
اگرکعبه تو میباشی،خرامان می کند دل را
یقین دنبالِ تو تاکِی؟بگردد طی منزلها
نظر بنما به شک من ،که اوستا می کند دل را
امان ازشمعِ شیدا وازآن پروانه عاشق
چشیده باده ی وصلت که ویران میکند دل را
RO
- ۹۶۲
- ۳۰ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط