[فن اکانت]
[فن اکانت]
یک فن با دوستش سوهو رو توی لندن دیدن.
اونا داشتن توی خیابون راه می رفتن و یک ماشین دیدن که که چند نفر داشتن ازش پیاده میشدن و متوجه شدن سوهو و تیمش بودن. فن اولش از اونجا فرار کرد چون ترسیده بود اما بعدش جرئتش رو پیدا کرد و ازش امضا درخواست کرد.
دستاش خیلی میلرزیدن و گفته که سوهو خیلی خوش تیپه و اون خیلی احساس خوشبختی کرده چون هیچوقت فکر نمیکرده روزی همچین اتفاقی براش بیفته و واقعا امیدوار بود سوهو به زودی دوباره به لندن بیاد
یک فن با دوستش سوهو رو توی لندن دیدن.
اونا داشتن توی خیابون راه می رفتن و یک ماشین دیدن که که چند نفر داشتن ازش پیاده میشدن و متوجه شدن سوهو و تیمش بودن. فن اولش از اونجا فرار کرد چون ترسیده بود اما بعدش جرئتش رو پیدا کرد و ازش امضا درخواست کرد.
دستاش خیلی میلرزیدن و گفته که سوهو خیلی خوش تیپه و اون خیلی احساس خوشبختی کرده چون هیچوقت فکر نمیکرده روزی همچین اتفاقی براش بیفته و واقعا امیدوار بود سوهو به زودی دوباره به لندن بیاد
۳.۳k
۱۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.