می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که پدر تنها

*می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود
* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
*بالاترین نــقطه ی زمین، شــانه های پـدر بــود
*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند
*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود....
دیدگاه ها (۱)

"ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ" ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻏﻮﻧﺘﺮﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ...

ما عادت کردیم وقتی فیلم به تیتراژ رسیداگه تو خونه باشیمدستگا...

#انرژی_مثبت از همه توانتبرای بهتر شدن استفاده کنحیف است که ا...

ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻫﺎﯾﻢ ﺍﺗﺎﻗﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻗﺼﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺭ ﺍﺟﺎﻗﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﺪ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط