اقا به رجائی لبخند میزد

اقا به رجائی لبخند میزد...


یادمه یه چندباری به داش محمودم لبخند زد...

اق حسن. .. اق حس..
نه اسمشو نیارید
اخمای اقا میره تو هم...
دیدگاه ها (۱)

چرا نگرانی؟؟؟؟

اینم یه مهمونی اشرافی...از اونا بیشتر باید ترسید...

قربون عشقت که هر جور هستخالصه...

غبار روبی حرمحضرت زینب(سلام الله علیها)جای هممون خالی...

عشق جونم نفسم❤️توهمه چیزِ منی💙تو یه اتفاق قشنگی توی زندگیه م...

نیمه های گم شده 🫂🩵 پارت 5️⃣از زبان: نویسنده ✍️ 🫂مویچیرو: (هم...

میان عشق و درد---پارت چهارم:اون بعدازظهر، تهیونگ یونا رو به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط