با یکی دوست شدم گفت دستم عرق میکنه مشکلی نداری گفتم نه گ

با یکی دوست شدم گفت دستم عرق میکنه مشکلی نداری؟ گفتم نه گفت چشم راستمم نمی‌بینه. نذاشتم بقیه بیماریاشو بگه ازسمت راستش که نقطه کور بود فرارکردم
دیدگاه ها (۲)

همه همسن و سالای من سر و سامون گرفتنمن هنوز میرم تو کمد و از...

جعفردستشویی بوده برق قطع میشه، شروع می کنه به جیغ و داد زدن ...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

کیوت ولی خشن پارت ۷ا.ت در ذهنش :منم همونجا افتادم تو بغلش بع...

رمان جیمین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط