روضه حضرت زهراء (س)
روضه حضرت زهراء (س)
ریحانه ی من چه بر سرت آوردند
صد بغض به آه همسرت آوردند
غسل تنت از من چقدر وقت گرفت
یعنی چه به روز پیکرت آوردند
بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..)
منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن.
امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا
عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از کار کشید آی مادر....
غسل تنت از من چقدر وقت گرفت
یعنی چه به روز پیکرت آوردند
با دیدن جسمت بدنم می لرزد
با شستن پهلوت تنم می لرزد
با شستن زخم کوچه های نیلی
ای فاطمه دارد حسنم می لرزد
چشمم به غمه هماره ات افتاده
بر چشم پر از ستاره ات افتاده
وقتی که رسید دست من فهمیدم
در کوچه دو گوشواره ات افتاده
زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببندم،
زینبین صدا کرد، حسنین صدا کرد بیاید از مادر توشه برگیرید،
امروز روز جدایست، حسن و حسین خودشون را به رو جسد مادر انداختن،
دارن ناله می کنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به
رسول خدا برسون، امیرالمومنین خدا رو قسم خورد، صدای ناله ی زهرا
بلند شد، امام حسن و حسین به سینه چسبانید، امیرالمومنین فرمود
یه وقت منادی صدا زد علی بچه ها رو بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن،
اینجا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد، گذشت...
نمیدانم چرا هر وقت از یاس میخوانم
کنار یاس قدری روضه عباس میخوانم
یه وقت علقمه بوی یاس گرفت...
مادر برات بمیره اباالفظل اباالفظل
نمی دونم وقتی ابی عبدالله اومد کنار نحر علقمه چی پشت حسین خم کرد،
پهلوی شکسته مادر دید یا فرق شکافته ی برادر حسین جان....
ای اهل حرم میر علمدار نیامد
سقای حسین سید سالار نیامد
امشب حرم آل علی آب ندارد
رقیه شده بی تاب، علی خواب ندارد
.
صحیح بخاری جلد4 صفحه 210 و
صحیح مسلم جلد 7صفحه 141 حدیث 6202:
فاطمه پارهٔ تن من است ، هر کس او را اذیت کند ، مرا اذیت کرده است.
ریحانه ی من چه بر سرت آوردند
صد بغض به آه همسرت آوردند
غسل تنت از من چقدر وقت گرفت
یعنی چه به روز پیکرت آوردند
بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..)
منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن.
امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا
عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از کار کشید آی مادر....
غسل تنت از من چقدر وقت گرفت
یعنی چه به روز پیکرت آوردند
با دیدن جسمت بدنم می لرزد
با شستن پهلوت تنم می لرزد
با شستن زخم کوچه های نیلی
ای فاطمه دارد حسنم می لرزد
چشمم به غمه هماره ات افتاده
بر چشم پر از ستاره ات افتاده
وقتی که رسید دست من فهمیدم
در کوچه دو گوشواره ات افتاده
زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببندم،
زینبین صدا کرد، حسنین صدا کرد بیاید از مادر توشه برگیرید،
امروز روز جدایست، حسن و حسین خودشون را به رو جسد مادر انداختن،
دارن ناله می کنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به
رسول خدا برسون، امیرالمومنین خدا رو قسم خورد، صدای ناله ی زهرا
بلند شد، امام حسن و حسین به سینه چسبانید، امیرالمومنین فرمود
یه وقت منادی صدا زد علی بچه ها رو بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن،
اینجا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد، گذشت...
نمیدانم چرا هر وقت از یاس میخوانم
کنار یاس قدری روضه عباس میخوانم
یه وقت علقمه بوی یاس گرفت...
مادر برات بمیره اباالفظل اباالفظل
نمی دونم وقتی ابی عبدالله اومد کنار نحر علقمه چی پشت حسین خم کرد،
پهلوی شکسته مادر دید یا فرق شکافته ی برادر حسین جان....
ای اهل حرم میر علمدار نیامد
سقای حسین سید سالار نیامد
امشب حرم آل علی آب ندارد
رقیه شده بی تاب، علی خواب ندارد
.
صحیح بخاری جلد4 صفحه 210 و
صحیح مسلم جلد 7صفحه 141 حدیث 6202:
فاطمه پارهٔ تن من است ، هر کس او را اذیت کند ، مرا اذیت کرده است.
۶.۲k
۱۳ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.