در سکوت تن این خانه تو را می خواهم...
در سکوت تن این خانه تو را می خواهم...
روی آرامش یک شانه تو را می خواهم...
شعرم از جنس غروب است و پر از تنهایی...
کنج آن کلبه ی ویرانه تو را می خواهم...
سوختم آب شدم ریختم از داغ خودم...
مثل رقصیدن پروانه تو را میخواهم...
توی این شهر اگر مست نباشم چه کنم...
مثل هر عاشق دیوانه تو را میخواهم...
غم به روی سر من سایه کشیده ست ولی...
دام بردار که بی دانه تو را می خواهم...
روز و شب در تن تنهایی خود می رقصم...
توی این شهر غریبانه تو را می خواهم...
از من خسته گریزان شده حتی دل من...
با پرستش شده بیگانه تو را می خواهم....
#ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لینک جدید کانال من در تلگرام*
https://t.me/joinchat/AAAAAENlpEGo_6l5xoZxRg
روی آرامش یک شانه تو را می خواهم...
شعرم از جنس غروب است و پر از تنهایی...
کنج آن کلبه ی ویرانه تو را می خواهم...
سوختم آب شدم ریختم از داغ خودم...
مثل رقصیدن پروانه تو را میخواهم...
توی این شهر اگر مست نباشم چه کنم...
مثل هر عاشق دیوانه تو را میخواهم...
غم به روی سر من سایه کشیده ست ولی...
دام بردار که بی دانه تو را می خواهم...
روز و شب در تن تنهایی خود می رقصم...
توی این شهر غریبانه تو را می خواهم...
از من خسته گریزان شده حتی دل من...
با پرستش شده بیگانه تو را می خواهم....
#ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لینک جدید کانال من در تلگرام*
https://t.me/joinchat/AAAAAENlpEGo_6l5xoZxRg
۳.۲k
۰۸ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.