پناهنده ام
پناهنده ام
به مرزهای تنت
و من همه جهان را
در پیراهن گرم تو
خلاصه می کنم
مثل درختی که به سوی آفتاب قد میکشد
همه وجودم دستی شده است
و همه دستم خواهشی:
خواهش تو چه بی تابانه میخواهمت!
تو را دوست دارم و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند🫂
به مرزهای تنت
و من همه جهان را
در پیراهن گرم تو
خلاصه می کنم
مثل درختی که به سوی آفتاب قد میکشد
همه وجودم دستی شده است
و همه دستم خواهشی:
خواهش تو چه بی تابانه میخواهمت!
تو را دوست دارم و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند🫂
- ۲۷
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط