این همه واژهو من از سکوت لبریزمانگار کابوس این روزهای خاکستریسایه انداخته به خیال منحوالی این ساعتهای بارانیجای زیادی برای رفتن ندارمغیر ازآغوش تویاکوچه پس کوچههای این شهر غریب((((مازیار مجد))))