خدمت شروع شد تاریک و تو به تو

خدمت شروع شد، تاریک و تـو بـه تـو

بی عکس نامزدش، بی عکس «آرزو»

شب های پادگان، سنگین و سرد بود

آخـر خدا چرا؟... آخـر خدا چگو....

نه... نه نمی شود، فریاد زد: برقص...

در خنده ی فـروغ، در اشک شاملو...

توی کلاهِ خود، لاتین نوشته بود

"Your hair is black, Your eyes are blue"

« - : خاتون تو رو خدا،سر به سرم نذار

این جا هـــوا پسه، اینجـــا نگـو نگـو»

یک نامــــه آمد و شد یک تــــراژدی

این تیتر نامه بود: «شد آرزو عرو...

س» و ستاره ها چشمک نمی زدند

انگار آسمــــان حالش گرفته بود

تصمیم را گرفت، بعد از نماز صبح

با اشک در نگـــاه، با بغض در گلو

بالای بــــــرج رفت و ماشه را چکاند

با خون خود نوشت: «نامرد آرزو
دیدگاه ها (۸)

خانه آیت الله هاشمی+عکسعکس زیر مربوط به سر درب منزل خانواده ...

طرح مجلس: جریمه 100 هزار تومانی برای کشف حجابسخنگوی کمیسیون ...

هر بار خواست چــــای بریزد نمانده ایرفتی و باز هم به سکوتش ن...

من ارگ بــم و خشت به خشتم متلاشیتو نقش جهان ، هر وجبت ترمه و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط