به هفته بعد

به هفته بعد
امروز قرار بود بیاد خواستگاریم تو کونم عروسی بود
اته »رفتم خرید کلی وسایل خریدم
ته ته اومد دنبالم، رفتیم خونه
اته»امیدوارم بابام قبول کنه
اگه قبول نکنه چی واییی
ت
ه ته»اشکال نداره میدزدمت
اته»وایی ته الان وقت مسخره بازیه
ته ته »من جدی گفتم نده تورو به من بخدا بجز من به هرکی بده میکشم اون نفرو
اته»ته ته بسه
ته ته » باشه عشقم چرا عصبی میشی
ویو خونه
همه چی اماده بود لباسم پوشیدم عکس لباس استوری گذاشتم
که صدای زنگ در اومد رفتم درو باز کردم بله اومده بودن
علامت بابا اته* الامت مامان ته ته+
+سلام خوب هستین
*بله خیلی خوش اومدین
علامت مامان اته:
:بفرمایید
ته ته »نیش تا بلا گوشش باز بود
+ خوب بریم سر اصل مطلب ما برای امر خیر مزاحم شدیم این دوتا**** که مراسم خواستگاری تموم شد و ووووووو بابام قبول کردن یک سال بد منو ته ته الان یه دختر خوشگل موشگل داریم ایه اسم یجی خیلی کیوته و پایان
{خوب خوب پرنسسام چطور بود هممم بگین بهم میخام فیک بدی از کی باشه}🫀💋🍫
دیدگاه ها (۳)

این پام شده بود هه منم از ویگسون لجباز ترم هی پاک کن من هی ...

سلام من اته هستم ۲۰سالمه دو سالی میشه با یونگی ازدواج کردمم ...

وقتی دعوا کردین و تو پریود میشی دیروز سر چیز مسخره عوا کرد...

پارت ۳ اته»منم عاشقتم ولی اختلاف سنی و خونواده مون ته ته »تو...

Michael , don't leave me here-🗣️اهم ، حاجی الان از خونه د تر...

پسر کوچولوی من پارت : ۸ویو ته : بردنش تو ی اتاق رفتم داخل کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط