مافیای خشن من

پارت چهارم
+خب چرا باید به تو اعتماد کنم
-برای انتقام از بابام
+خب......
-فکر هاتو بکن فردا به من بگو
از زبان تهیونگ:
به نظرم فکر خوبی بود اما اگه نخسه کشیده باشه تا منو گول بزنه چی
احتیاط میکنم و قبول می کنم
پرش زمانی:فردا
-خب تصمیم گرفتی؟
+آره قبول می کنم اما اگه خیانت کنی و یه نقشه‌ی دیگه
داشته باشی زنده بودنت رو تضمین نمیکنم
-باشه بابا
-خیلی خشنی مافیای خشن (زیر لب)
+چیزی گفتی
-هاا.....ها... ام ن...نه(استرس)
+چرا استرس داری
هالا بی خیال بگو نقشه ات چیه
-خب من می‌خوام با بابام حرف بزنم و گولش بزنم
که من تونستم تورو به دوست پسرم تبدیل کنم و
بابام بتونه از تو انتقام بگیره
اما اون تویی که انتقام میگیری تو نقش دوست پسرم رو بازی می‌کنی و ما باهم از بابام انتقام میگیریم
تو انتقام بابات رو و من انتقام خیانت بابام به مامانم رو
قبوله ؟؟
+خب دوست ندارم دوست پسرت باشم اما به خاطر انتقام
قبوله
-نه که من دوست دارم
+تو باید از خدات باشه که من نقش دوست پسرت رو بازی کنم
-.......
(ادامه پارت بعد)
دیدگاه ها (۰)

مافیای خشن من

مافیای خشن من

دوتا پارت دیگه گذاشتم چون فردا نمیتونم زیاد فعالیت کنم

مافیای خشن من

🍬سناریو🍬

کیوت ولی خشن پارت ۲۶ا.ت : باشه...ببین من....منکوک : بگو دیگه...

حالم از خودم بهم می خوره...چرا رفتی آخه.. چیکار کردم...نزدیک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط