طرح خوانش ده روز آخر
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_ششم
#قسمت_چهل_و_یکم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
...کار خیلی سنگین شده بود، باید کار ناتمام دیشب زینبیون را خودمان انجام میدادیم. بلافاصله بعد از نماز و ناهار حیدر و ابومحسن و ابراهیم رفتن زیتان برای شناسایی محور سمت راست و تکمیل شناسایی سمت چپ. من و حامد هم به دستور عمار رفتیم مقر تیپ برای هماهنگی عملیات امشب.
طبق طرحی که عمار توجیه کرد قرار شد من و ابراهیم در محور سمت راست همانجا که زینبیون موفق نشدند عمل کنیم و حیدر و ابو محسن هم محور سمت چپ محور شب قبل نجبا را تحویل بگیرند. بعد عمار گفت:« خودم هم از محور وسط که روی جاده و ورودی شهر هست میام و عملیات را هم هدایت می کنم.»
می گفت:« نمی توانم همینطور بنشینم و خارج از منطقه عملیات را هدایت کنم.»
به هر حال طرح هایی را به عمار پیشنهاد کردیم و بعد از جمع بندی و طرح ریزی جزئیات عملیات به اتفاق حامد حرکت کردیم به سمت زیتان تا خودمان هم منطقه را ببینیم، به خصوص سمت راست جاده را که مطمئناً خیلی سنگین و سخت بود و دشمن هم حساس شده بود روی آن.
وقتی رسیدیم، ابراهیم و حیدر در جلوی خاکریز پدافندی مشغول شناسایی شده بودند. ابو محسن هم رفته بود برای شناسایی محور چپ. رفته بود روی مناره مسجدی که من و ابراهیم طی دو روز قبل روی آن مستقر بودیم. با ابراهیم که تماس گرفتم گفت:« بیایید اینجا!»
رفتیم دیدیم دارند در طول آخرین خاکریز حرکت میکنند و از سنگر ها و مواضع بازدید می کنند. همراهشان رفتیم. ابراهیم توضیح داد در این مدت که ما نبودیم چه کار کردند و نتایج شناسایی چه بوده است. استاد شناسایی بود، کارش همیشه تمیز بود.
🔻ادامه دارد ...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
#فصل_ششم
#قسمت_چهل_و_یکم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
...کار خیلی سنگین شده بود، باید کار ناتمام دیشب زینبیون را خودمان انجام میدادیم. بلافاصله بعد از نماز و ناهار حیدر و ابومحسن و ابراهیم رفتن زیتان برای شناسایی محور سمت راست و تکمیل شناسایی سمت چپ. من و حامد هم به دستور عمار رفتیم مقر تیپ برای هماهنگی عملیات امشب.
طبق طرحی که عمار توجیه کرد قرار شد من و ابراهیم در محور سمت راست همانجا که زینبیون موفق نشدند عمل کنیم و حیدر و ابو محسن هم محور سمت چپ محور شب قبل نجبا را تحویل بگیرند. بعد عمار گفت:« خودم هم از محور وسط که روی جاده و ورودی شهر هست میام و عملیات را هم هدایت می کنم.»
می گفت:« نمی توانم همینطور بنشینم و خارج از منطقه عملیات را هدایت کنم.»
به هر حال طرح هایی را به عمار پیشنهاد کردیم و بعد از جمع بندی و طرح ریزی جزئیات عملیات به اتفاق حامد حرکت کردیم به سمت زیتان تا خودمان هم منطقه را ببینیم، به خصوص سمت راست جاده را که مطمئناً خیلی سنگین و سخت بود و دشمن هم حساس شده بود روی آن.
وقتی رسیدیم، ابراهیم و حیدر در جلوی خاکریز پدافندی مشغول شناسایی شده بودند. ابو محسن هم رفته بود برای شناسایی محور چپ. رفته بود روی مناره مسجدی که من و ابراهیم طی دو روز قبل روی آن مستقر بودیم. با ابراهیم که تماس گرفتم گفت:« بیایید اینجا!»
رفتیم دیدیم دارند در طول آخرین خاکریز حرکت میکنند و از سنگر ها و مواضع بازدید می کنند. همراهشان رفتیم. ابراهیم توضیح داد در این مدت که ما نبودیم چه کار کردند و نتایج شناسایی چه بوده است. استاد شناسایی بود، کارش همیشه تمیز بود.
🔻ادامه دارد ...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شما
۱.۰k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.